دفتر خاطرات مدرسه باز شد

باز هم گچ، تخته سیاه و همکلاسی

* پروین دادستان: امروز ها با ورود ابزاروآلات جدید و فن آوری های نوین در موسسات آموزشی دیگر کمتر خبری از گچ و تخته سیاه است. ولی نه تنها بزرگسالان و دوره دیده های عهد گچ و تخته سیاه بلکه همین جوانان و نوآموزان عزیز که از ما و والدین و معلمان از تخته سیاه و گچ شنیده و یا دیده اند هم، وقتی اسم گچ و تخته سیاه و نیمکت می شنوند احساس دیگری به آنان دست می دهد و به طور کلی می توان گفت گچ و تخته سیاه و نیمکت مظهر درس و مدرسه است. حالا همه ابزار و وسائل هوشمند شده است. بنابراین باید معلمان هم همراه با وسائل و ابزار هوشمند شوند. طرز تدریس هم عوض شده یعنی می توان گفت هوشمند شده است.

مدرسه دیگر آن مدرسه سابق نیست، آموزشگاه فقط به تدریس کتاب و دروس نوشته شده نمی پردازد. آموزشگاه امروزی، آموزشگاه علم و زندگی است. یعنی باید زندگی را تدریس کرد. برای تدریس زندگی باید روش ها متفاوتی را همگام با کتاب و درس به بچه ها یاد داد. مدارس به خانه تبدیل شده اند. ممکن است وسط تدریس بچه ها خسته شوند. در این صورت وسط کلاس بچه ها دراز می کشند، حرف می زنند و زندگی را تجربه می کنند. چیزی که در سه دهه قبل خطا بود و تنبیه سختی هم داشت. خلاصه کنم. امروزها دیوارها، میزها و صندلی های مدرسه از خواب تابستانی بیدار شده و به روی بچه های گل مشتاق تحصیل علم و دانش لبخند می زنند.

ضمناً این موضوع نباید فراموش شود که حتی این روش های نوین هم روز به روز تغییر کرده و کامل می شوند. زمانی می گفتند کیف در مدرسه و این روش تدریس خیلی سروصدا راه انداخت ولی حالا همین شیوه کیف در مدرسه نیز به دلیل آنکه والدین کمتر در جریان آموزشی و تحصیلی فرزندان قرار می گیرند در بسیاری از کشورها و مدارس ما کمتر استفاده می شود.

والدین رکن اصلی در آموزش هستند حالا روش آموزشی مبتنی بر ایده و عمل را اجرا می کنند که ما هم باید سعی کنیم آن را اجرا کنیم. این روش را به هنگام اجرا باید دید و لذت برد. پس روش جدیدی جایگزین تدریس و علم آموزشی شده است.

بین بچه ها که باشی بهتر می توانی مهر را درک کنی. مهر که می آید پائیز را همراه خودش می آورد. اگر برگ درختان شروع به ریزش می کنند. اما کودکان با لبخندهای زیبایشان برگ و گل جدید در جامعه هستند. عطر لبخند هم شاگردی ها، کلمات مهربان مدیر و معلم و ناظم فضای دیگری را به زندگی می بخشد. معلمان با افزایش تجربه و معلومات خویش میزبان دانش آموزان پرشور هستند.

هدف من از نوشتن این بود که امروز با دهه های گذشته کلی تفاوت دارد. پیشنهاد می دهم همه والدین مهرماه را مهمان همدیگر باشند تا مدرسه علم و زندگی را بهتر ملاحظه کنند و حتی همدیگر را هدایت و ارشاد و راهنمائی کنند. چون در بعضی از مدارس گچ و تخته سیاه نیز هست و این ابزار اولیه انتقال دانش را نیز فراموش نکرده اند.

می دانیم که واژه ها بر تخته های سیاه جان می گیرند و پروانه می شوند تا در نفس های هیجان زده کودکان پرواز کنند و فضای کلاس را گرم نمایند. در پایان باید گفت: ما مهرماه را فصل خشک شدن و زرد شدن و ریختن نمی دانیم بلکه آن را آغاز رویش کتاب بر دست های مهربان دانش آموز و معلم دانسته و سال تحصیلی ۹۸-۹۷ را با امید به آینده و آرزوی موفقیت برای دانش آموزان و فرهنگیان و اولیاء آغاز و دلگرم تر از قبل آغاز به کار می کنیم.

ما باید به دنبال روش های نوین آموزشی برای زندگی باشیم و باید گفت: روز دانش آموزان شاد. روز معلم های صبور و مهربان، روز ناظم های دلسوز و مدیران دوست داشتنی و روزی که فراش مدرسهمی رود به جنگ غبار را روز بازگشائی مدارس دانسته و آن را گرامی می داریم.

*عضو شورای سرپرستی و مدیر مجتمع آفرینش


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد