اوز میزبان خیراندیش بیمارستان ساز


عبدالحمید امیدوار انسانی که در دوره جوانی در سن ۳۵ سالگی توانست با حمایت خیرین و دولت و پیگیری های برادرش مرحوم عبدالرحمن امیدوار ساخت بیمارستان را به اتمام برساند و این آغازی بود بر کارهای خیراندیشانه ایشان که مهمترین انها ارتباط با خیرین با کمک هیات امنا بیمارستان برای تجهیز نمودن و ارتقا سطح کیفی بیمارستان و ساخت قسمت های مختلف جهت بهتر خدمات دادن به منطقه، جناب امیدوار در راستای خدمت به سرزمین پدری در جاهای مختلف به کمک شهر شتافت و قدمهای خیر ایشان در خیلی جاها مشهود می باشد. عبدالحمید امیدوار در این سفر ۱۵ روزه اردیبهشت ماه ۹۷ به اوز به همراه همسر خود خانم بدری که خانواده بزرگ خیراندیش در اوز می باشند بازدید و دیدار از مکانهای به شرح زیر را انجام دادند:
۱ – نشست و بازدید از دانشگاه ازاد اسلامی اوز ۲- بازدید و نشست در دانشگاه پیام نور اوز ۳ – بازدید از دانشکده بهداشت ۴- حضور در مراسم موزه مردم شناسی اوز ۵- حضور در مراسم تجلیل از ایشان در بیمارستان و بازدید و نشست در بیمارستان ۶- بازدید از مجتمع آفرینش ۷- بازدید از مدرسه بدری ۸- دیدار با بخشدار در بخشداری ۹- دیدار با شهردار و بازدید از شهرداری ۱۰- نشست در اتاق اصناف ۱۱- بازدید از آموزش و پرورش ۱۲- بازدید از مدرسه علوم دینی امام شافعی ۱۳- بازدید از هلال احمر اوز ۱۴- دیدار و نشست با ریاست اداره ابفا اوز ۱۵- نشست و بازدید از کلانتری اوز ۱۶- دیدار با اعضای شورا ۱۷- دیدار و نشست با اعضای انجمن نواندیشان اوز
حال چند مطلب از خاطرات آقای امیدوار از زبان خودشان می پردازم. اینجانب عبدالحمید امیدوار متولد سال ۱۳۲۴هجری شمسی در اوز هستم یکی از مواردی که اینجانب را بسوی ساخت بیمارستان کشاند خاطراتی از دوران کودکی ام می باشد، خاطراتی که ذهنم را می ازارد یادم است که مردم بخاطر نبود امکانات و فضای مناسب درمانی بسیاری از مردم با مشکلات یا فوتی بر می خوردند که یکی از ان مشکلات زایمان خانمها بود که هم جان مادر را به خطر می انداخت و هم نوزاد و نمونه ان زن برادر بنده که متاسفانه در زایمان فوت نمودند، و از همان زمان بفکر ساخت مراکز درمانی افتادم و در سن ۱۲ سالگی از دبی به کویت برای کار مهاجرت نمودم و توانستم با کمک و پیشنهاد برادرم عبدالرحمن امیدوار درمانگاهی در اوز بسازم که این امر با پیگیری های مکرر برادرم و جناب حاج عبدالعزیز خضری (ریاست فعلی دانشگاه ازاد اوز) و حمایت دوستان و خیرین بزرگوار به بیمارستان تبدیل شد و مدت ۹ سال طول کشید که این پروژه بزرگ که بیشتر مناطق اوز را پوشش می داد ساخته شود و یکی از مشکلاتی که در این امر بوجود آمد و باعث بطول انجامیدن ساخت بیمارستان شد تجاوز رژیم غاصب صدام به کویت بود ولی با این حال و با کمک خداوند توانستم این امر با مشکلات زیاد به پایان برسانیم.


در مسافرتی که به زادگاهم داشتم از مکانهای زیادی بازدید نمودم و نشست های زیادی با معتمدین و مسئولین داشتم و خوشحال هستم اوز دلسوزان زیادی دارد که بیشتر این افراد جوانهای با امید های پیشرفت و خدمت به شهر بودند و من افتخار می کنم که در میان این جوانها بودم و سفارشم به خیرین این است که به جوانها و متعصبین و متعهدین بها دهند تا جامعه ای شاد و با پیشرفتی خوب داشته باشیم.

ساسان پیرزاد 


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد