امید اجتماعی در اوز باید تقویت شود

*پروین دادستان: تجربه ثابت کرده است که هر گاه بازار اقتصادی دچار آشوب و بی سامانی می شود، مردم دچار بی قراری، بی اعتمادی به آینده، گرانی و بدبینی می شوند. بالعکس هرگاه اقتصاد رونق داشته باشد. مردم شاداب و خوشحال و جامعه خندان می شود. در بسیاری از جلسات مختلف در اوز شاهد هستیم که دلسوزان جامعه از عدم رونق اقتصادی نگران و پیشنهاد دارند که در زمینه اقتصاد و بازار باید کار کرد و به توسعه رسید. من به عنوان یک معلم در جامعه اوز اعتقاد دارم این دوستان حرف به حق می زنند اما توسعه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به هم وابسته است و باید همراه با هم کار کنند تا به پیشرفت نائل آئیم.

خوشبختانه در بعد فرهنگی کوشا و دستاوردهای خوبی هم کسب کردیم ولی در ابعاد اقتصادی و سیاسی در اول راه هستیم. چند گاهی است که شاهد نوسانات در بازار ارز هستیم. این نوسانات جامعه را تحت تاثیر قرار داده است. تولید کنندگان، کاسبان؛ بازاریان، کارشناسان، جامعه شناسان همه و همه را نگران کرده است. این نگرانی ها می تواند بزرگ ترین ضربه را به امید اجتماعی وارد کنند. امید در زندگی یعنی داشتن انتظار مثبت برای رسیدن به هدف. امید به زندگی موتور محرک و یکی از عوامل موثر در سلامت جسمانی و روانی است. بطور کلی امید انگیزه اصلی حرکت روبه جلو بشر است و نقش بسیار مهمی در زندگی ایفا می کنند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: هرکس از درگاه من ناامید شود مرتکب گناه گشته است و این موضوع اهمیت امید را می رساند.

یک معلم خوب پیوسته به دانش آموزانش امید و نگاه مثبت می دهد. یعنی هر چه امید در زندگی دانش آموز بالاتر باشد موفقیت او بیشتر می شود. امید میزان افسردگی، اضطراب و پریشانی را کم می کند. دانش آموزان که امید مثبت داشته باشند علاوه بر موفقیت تحصیلی در امور اجتماعی نیز فعال هستند. علاوه بر این که افراد باید امید داشته باشند. اجتماع و جامعه نیز نیازمند امید است. و امید اجتماعی می تواند جامعه را بانشاط و وضعیت نامطلوب را تغییر و به سمت مثبت هدایت کند.

مسئولان اوز باید امید اجتماعی را در بخش اوز ارتقاء دهند. در حال حاضر توسعه سیاسی و اقتصادی می تواند امید اجتماعی را تقویت کند. هم اکنون افزایش نرخ ارزی روی امید اجتماعی تاثیر نامطلوب گذاشته و بی اعتمادی مردم افزایش یافته است. مردم احساس می کنند بخشی از ثروت و دارائی خویش را از دست داده اند و قدرت خریدشان کاهش یافته و نوعی نگرانی برایشان بوجود آمده است. این موضوع باعث می گردد تا مردم سخت تر هزینه کنند و با احساس ناامیدی بیشتری به زندگی ادامه دهند. با این مطلب به خوبی می توان پی برد که افزایش نرخ ارز روی امید اجتماعی تاثیر نامطلوبی داشته است. حالا برگردیم به جامعه اوز که علاوه بر تاثیرات اقتصادی کشور، دچار نوعی مشکلات اقتصادی درون جامعه ای نیز است. در این منطقه، توان، نیرو و سرمایه وجود دارد. بهترین گزینه تعامل این سه عامل اثرگذار مدیریت قوی در تزریق امید اجتماعی است. ساخت مجموعه عظیم سیتی سنتر در کوی مسکن مهر امید اجتماعی را در جامعه تزریق می کنند ولی همان بی اعتمادی نتواسته است این شور و نشاط به خوبی احساس شود.

بنابراین برنامه ریزی، سرمایه گذاری و فعالیت در بخش بازار و اقتصاد باعث تقویت امید اجتماعی می شود. توسعه و ارتقاء سیاسی نیز دست کمی از اقتصاد ندارد که در این زمینه باتوجه به ظرفیت ها و دوری از تنگ نظری ها می توان باعث بوجود آمدن امید اجتماعی شد. بنابراین باید در زمینه اقتصادی و سیاسی بیشتر کار کرد تا امید اجتماعی بوجود آید. امید اجتماعی باعث تحرک جامعه و ارتقاء و نشاط می شود.

* عضو شورای سرپرستی پسین اوز


3 دیدگاه

  1. ضمن تشکر از نگرانی و دلشوره خانم دادستان در مورد امید اجتماعی مردم اوز، باید اذعان نمود که شرایط روحی و فکری رفتاری مردم اوز متناسب با شرایط اجتماعی کلان کشور و جامعه باشد چون هرگونه مشکلات اقتصادی فکری سیاسی فرهنگی که در سطح کل جامعه ایران اتفاق بیفتند بلفاصله اثرات آن به کلیه جوامع کوچک و بزرگ منتقل میشود. لذل معتقد هستم که در مورد اوز که در مقاله بدان اشاره شده است که ««« در این منطقه، توان، نیرو و سرمایه وجود دارد. بهترین گزینه تعامل این سه عامل اثرگذار مدیریت قوی در تزریق امید اجتماعی است. »»» به جرئت میتوان ذکر نمود که در اوز توان سرمایه و نیروی بالفعل وجود دارد دارد اما نیروی بالقوه متاسفانه یا وجود ندارد یا خود را بروز نمیدهند الان در اوز نگاه کنید از نظر نیروی فعال فنی حرفه ای در کلیه زمینه ها افزاد غیر بومی هستند و این نشان میدهد که اغلب افراد در اوز بدنبال فعالیتهای تجاری و کسبه هستند و کمتر مردم بومی تن به فعالیتهای کاری فیزیکی فنی حرفه ای میدهند . تعداد مغازه های اوز به نسبت جمعیت بسیار بالاست و این موجب میشود که میزان درآمد افراد کسبه پایین باشد. البته اصناف اوز اگر بازار منطقه داشته باشد خوب است اما در حال حاضر نمیتوان با گراش و لار رقابت نمود و مشریان و خریداران غیر بومی و بلوکات را بسوی اوز جذب نمود و این در حالیست که نیروی غیر بومی نیز جای نیروی بومی اوز را گرفته است. از نظر سیاسی هرچند در طی انتخابهای گذشته نشان داده که مردم در وضعیت بهتری هستند اما از این لحاظ از سوی دولتاقدامی صورت نگرفته و نمودی نداشته و مردم اوز بهره ای نبرده اند ویا بعبارتی سودی نبرده ایم و بهتر است در این زمینه مردم اوز در شرایط کنونی به این مسئله و تمرکز نکنیم چون جایگاه فکری مردم اوز نسبت به افکار کل مردم ایران بی اثر است ونمیتواند تاثیر گذار باشد. باید مواظب باشیم کلاه خودمون ن محکم بگیریم تا باد نبرد چون خریدار ندارد. لذا باید در جامعه مردم خیرین بسوی سازندگی در کلیه زمینه ها و ایجاد تنوع کارها و ایجاد خلاقیت و ابتکارات جدید بود که نتیجه کارها توسط خود مردم اداره و مدیریت شود . هزینه های هنگفتی که در طی ۱۰ الی بیست سال در زمینه آموزشی داشته است بازخورد چندانی در این مدت برای مردم بصورت چشمگیر نداشته است و این خود یک نوع سرخوردگی برای مردم شده است درصورتی که اکر در سایر زمینه ها صورت میگرفت شاید اثرات زودبازده تر ی داشت البته داشتن دانشگاه برای مردم اوز و لارستان افتخار است اما برای مردم و جوانان بیکار تحصیل کرده موجب یاس و مهاجرت و یا ایجا انحرافات مختلف میگردد که نا امیدی اجتماعی ایجاد مینماید
    ***
    پسین اوز: با سلام از مقاله زیبای شما لطفا با معرفی خود با کسب اجازه از شما این مقاله در شماره بعدی پسین اوز چاپ شود.
    با سپاس

    • همشهري دلسوز

      با تشکر از لطف و محبت مسولان سایت پسین اوز ،مطالب بنده در حد مقاله نمیباشد و مطالب نوشته شده نیاز به ویرایش و اصلاح متن دارد و دارای اشتباهات تایپی و انشائی هم دارد که بدون مطالعه مجدد ارسال شده است و بیشتر دیدگاه بنده نسبت به مسایل روز زادگاه و بعضا برداشت و انعکاسی از افکار و بازخوردهای گفت و شنودهای خودمونی مردم اوز میباشد. سعی مینمایم دوباره در همین قسمت پعد از ویرایش ارسال و در صورت صلاحدید بعنوان دیدگاه یک نفر همشهری دلسوز ناشناخته منتشر نمائید.

  2. همشهري دلسوز

    ضمن تشکر از خانم دادستان و نگرانی و دلشوره ایشان در مورد امید اجتماعی مردم اوز، باید اذعان نمود که شرایط روحی و فکری رفتاری مردم اوز متناسب با شرایط اجتماعی کلان کشور و جامعه می‌باشد چون هرگونه مشکلات اقتصادی، فکری، سیاسی و فرهنگی در سطح کل جامعه ایران اتفاق بیفتند بلافاصله اثرات آن به کلیه جوامع کوچک و بزرگ منتقل میشود. لذا معتقد هستم در مورد اوز که در مقاله بدان اشاره شده است که ««« در این منطقه، توان، نیرو و سرمایه وجود دارد. بهترین گزینه تعامل این سه عامل اثرگذار مدیریت قوی در تزریق امید اجتماعی است. »»»
    به جرئت میتوان ذکر نمود که در اوز توان سرمایه و نیروی بالفعل وجود دارد اما نیروی بالقوه متاسفانه یا وجود ندارد یا خود را بروز نمیدهند. الان در اوز نگاه کنید از نظر نیروی فعال فنی حرفه‌ای در کلیه زمینه ها افزاد غیر بومی هستند و این نشان میدهد که اغلب افراد در اوز بدنبال فعالیتهای تجاری، بازار و کسبه (بزینس) هستند و کمتر مردم بومی تن به فعالیتهای کاری فیزیکی فنی حرفه ای میدهند . تعداد مغازه های اوز به نسبت جمعیت بسیار بالاست و این موجب می‌شود که میزان درآمد افراد کسبه پایین باشد. البته اصناف اوز اگر بازار منطقه در دست داشته باشد خوب است اما در حال حاضر نمی‌توان با گراش و لار رقابت نمود ویا مشریان و خریداران غیر بومی و بلوکات را بسوی اوز جذب نمود و این در حالیست که نیروی غیر بومی نیز جای نیروی بومی اوز را گرفته است. از نظر سیاسی هرچند در طی انتخاباتهای گذشته نشان داده که مردم اوزاز نظر انتخاب و مشارکت با توجه به شرایط سیاسی جامعه در وضعیت بهتری هستند اما از این لحاظ از سوی دولت پاسخ و اقدامات مفید و موثری که درخور رای و نظر و تعامل مردم اوز باشد برای اوز صورت نگرفته و بهره ای نبرده اند. و شاید مردم اوز بیراهه رفته باشند و بهتر است در این زمینه مردم اوز در شرایط کنونی ضرورتی نداشته باشد که بیش از حد نرمال و عادی به این مسئله و تمرکز کنند چون جایگاه فکری مردم اوز نسبت به افکار کل مردم ایران بی اثر است ونمی‌تواند تاثیر گذار باشد. باید مواظب باشیم کلاه خودمان محکم نگه داریم تا داشته هایمان را باد نبرد. لذا باید در جامعه اوز خیرین محترم را بسوی فعالیتهای سازندگی در کلیه زمینه ها و ایجاد تنوع کارها و تشویق به بروز خلاقیت و ابتکارات جدید سوق داد و هرگونه فعالیتی که از جانب خیرین صورت میگیرد توسط خود مردم مدیریت و اداره شود تا هرگونه سود و زیان و درآمدی و منافعی داشته باشد یا هر هگونه تصمیم گیری لازم در آینده توسط خود مردم صورت گیرد و مالکیت تاسیسات و ابتکارات در اختیار خود مردم بومی باشد و این مسئله باید توسط هیات امنای خیرین یا معتمدین نهادینه و فرهنگ سازی شود . هزینه های هنگفتی که در طی ۱۰ الی بیست سال در زمینه آموزشی در اوز صورت گرفته است بازخورد آن متناسب با هزینه های هنگفت انجام شده نبود و اکنون اختیار مالکیت آن برای سیاستگذاری آن از حیطه افراد خیر خارج شده است و اغلب افراد استخدامی بکار گرفته شده از افراد غیر بومی می‌باشند که این خود یک نوع سرخوردگی برای مردمی میباشد که با عشق و امید زیاد به آن دل بسته بودند. درصورتی که اگر بودجه های هزینه شده در سایر زمینه ها صورت میگرفت شاید اثرات زودبازده تری و پرثمری داشت. البته بودن دانشگاه برای مردم اوز و منطقه افتخار بزرگی است اما برای مردم و جوانان بیکار تحصیل کرده اوز موجب یاس و مهاجرت و یا ایجاد انحرافات مختلف گشته یا می‌گردد که عوارض آن ایجاد نا امیدی اجتماعی خواهد بود.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد