اوز شایسته عناوین بزرگ

به قلم : حسن هوشمند

عصر روز چهارشنبه مورخ دهم اردیبهشت سال ۱۴۰۴ تارنمای « پیام دانش» خبری متشکل از پنج واژه بر روی خروجی خود قرار داد که بخش بزرگی از استان پهناور فارس را به هیجان آورد. عنوان خبر کوتاه، اما از چنان وزن و اعتباری برخوردار بود که به تعبیر یک اصطلاح عامیانه «یک تریلی قادر به حمل آن نیست» . اوز، شهر پایتخت کتاب ایران.

با این اوصاف تعجب من بیشتر به این امر معطوف شد که چرا موضوعی با این عظمت، آنچنان که  شایسته شهر و مردم فرهنگ پرور اوز است، مورد تحلیل و تفسیر صاحبان قلم قرار نگرفت و این موفقیت بزرگ، مورد تکریم واقع نشد. از نظر نویسنده این مطلب، انتخاب شهری به عنوان پایتخت کتاب کشور ایران، امری میمون و مبارک بود و طبعا چنین موفقیت ارزشمندی نمی تواند اتفافی و صرفا با یک ثبت نام ساده و اندکی پیگیری فرهنگ وران آن دیار انجام شده باشد.

مسئولان فرهنگی شهر اوز حدود پنج سال تلاش کردند و خوشبختانه هر سال موفق به کسب یکی از عناوین ارزشمند، نظیر شهر دوستدار کتاب، شهر دوستدار کودک  و شهر خلاق کتاب شدند تا سر انجام به مقصود نهائی رسیده و عنوان پایتختی کتاب کشور را از آن خود کردند. من پس از اطلاع از این موفقیت ارزشمند  به تحقیق و بررسی پرداخته و متوجه شدم این شهر تاریخی و فرهنگی، بیش از یک قرن است نشانه هائی از اوج عظمت و بزرگی را در عرصه های علمی، تجاری و بخصوص فرهنگی نشان داده است. مصادیقی که اگر چه از نگاه محققین و پژوهشگران دور نبوده اما برای توده مردم احتمالا ذکر آن جذاب و خواندنی باشد.

برای ارائه این مصادیق راههای مختلفی را برگزیدم اما سرانجام تصمیم گرفتم، بعد زمانی رخداد ها را مد نظر قرار داده و از یک دوره صد ساله شروع کنم و شما را با مردمی آشنا سازم که اهمیت به علم، هنر و فرهنگ، برای آنها در اولویت نخست است. مردمی که دلائل و شواهد نشان می دهد از چند ویژگی خوب برخودار هستند.

نخست این که از زمان خود جلوتر بوده و پیوسته به موفقیت هایی فکر می کنند که سایرین نسبت به آن بی توجه و شاید کم توجه باشند.

دوم، بدنبال آنچه هستند به سختی تلاش می کنند تا  بدست آورند.

سوم، در اندیشه کسب موفقیت هایی هستند که برای دیگران شاید امری غیر ممکن و دشوار باشد اما برای آنها غیر ممکن وجود ندارد.

در ادامه این مقال مصادیقی ازتلاش های قابل تحسین اندیشمندان و صاحبان خرد را در عرصه علم و هنر طی یک قرن گذشته توسط مردم اوز نشان می دهم، تا دریابیم لایق این هستند که روز به روز شاهد موفقیت های بیشتر وکسب عناوین بهتر باشند.

۱ نخستین نشانه های اهمیت آحاد جامعه اوز به مقوله علم به بیش از یک قرن پیش باز می گردد. در زمانی که عناوینی چون مدرسه و درس و مشق امر تازه ای بود و کمتر افرادی نسبت به آن اشتیاق نشان می دادند زیرا هیچکس از ارزش و اهمیت چنین پدیده ای آگاه نبود.

داستان بدین گونه است که در شهر بوشهر مدرسه ای بنام سعادت دایر بود و تعدادی از کودکان آن شهر مشغول به فراگیری علم نوین بودند. هیات اداره مدرسه جاوید بندر عباس عریضه ای به عنوان انجمن مدرسه سعادت بوشهر ارسال کرده و در آن استدعا نموده که دو نفر از معلمین مدرسه مبارکه را موقتا از بوشهر روانه بندرعباس نمایند تا ترتیبات دوسیه و پروگرامها و انتظامات لازمه را مواظبت نموده بطرزی صحیح درست و برقرار نمایند.

 سرانجام روز چهارشنبه دهم ذی الحجه سال ۱۳۲۶هجری قمری، با حمایت اعضای محترم انجمن مدرسه سعادت بوشهر، نخستین دبستان بنام « دبستان جاوید » با سی و هفت نفر دانش آموز در بندر عباس شروع بکارکرد. اما متاسفانه به دلیل عدم آگاهی مردم نسبت به تعلیم و تربیت و همچنین مشکل تامین هزینه توسط خانواده های فقیر، این دبستان نتوانست موفقیت زیادی کسب کرده و در همان حال باقی ماند. «حبل المتین کلکته، شماره ۲۹». پنج سال بعد بار دیگر این روزنامه گزارشی از وضعیت دبستان جاوید ارائه می دهد که جالب و خواندنی است. حبل المتین در گزارش دوم خود می نویسد: این مدرسه ابتدائی بنام دبستان جاوید در پنج سال قبل تاسیس شد، اما اعیان و اشراف و اهالی عباسی آن اقدام و اهتمامی که باید درباره ترویج این دبستان و تعمیم معارف و تربیت ابناء خود داشته باشند، ندارند.

در ادامه گزارش آمده است: کسی که از بین تمام اهالی ما با این که هیچ تعلقی به بندرعباس ندارد، مدتی است در باقی ماندن و برپاداشتن این دبستان محض تعلیم و تربیت ابناء وطن فقط یک نفر «آقا میر محمد اوزی» است. که هم خود را صرف حفظ این دبستان نموده و نگذاشته است از هم بپاشد. این که به جلب معلمین کامل موفق آمده، جناب آقا سید حسین که عالم و پرهیزگار و در عربی و فارسی کامل و مهارت تامه داشت جلب نموده، از کراچی نیز جناب مولوی عبدالله که حاوی علوم عربی معقول و منقول و انگلیسی و فارسی می باشد طلبیده، رونقی در امور این دبستان پدیدار و عده ای از اطفال حاضر به درس شده. کتب ابتدائی از بیروت و کتب ابتدائی انگلیسی از بمبئی جناب میر محمد طلبیده. این گزارش نشان می دهد که  آقا میر محمد اوزی نمونه کاملی از یک شخصیت فرهنگی تولد یافته در شهر اوز آن هم در یک قرن پیش  است.

 خواننده تعجب می کند از این همه هوشمندی و خردورزی از جانب مردی در یکصد سال پیش، آنهم برای شهرستان محرومی چون بندرعباس که نه آب آشامیدنی مناسبی داشته و نه هوای قابل تحملی. امروز با این همه امکانات و ابزار اگر مدرسه ای حتی در یکی از کلان شهر ها دایر شود مسئولین به دنبال نزدیک ترین معلم و سهل الوصول ترین ابزار تحصیل می روند اما در آن زمان، آقا میر محمد نه تنها ایران را بلکه خارج از مزرهای کشور به جستجو می پردازد تا کسانی را به خدمت بگیرد که در شغل خود بهترین هستند. از بیروت، از کراچی، از هندوستان معلم و کتاب وارد می کند تا دانش آموز دبستان ابتدائی جاوید بندرعباس از آن بهره مند شوند. این تنها اقدام مفید آقا میر محمد اوزی نیست.

به ادامه گزارش حبل المتین توجه فرمائید:

«اما جای افسوس است که آن اقدام که اولیای اطفال و اعیان و اشراف باید داشته باشند، ندارند و یک نفر تنها با این که  خرج دبستان بر دخل افزونی دارد، نمی تواند از عهده بر آید و آخر خسته و مانده خواهد شد. اگرچه تا امروز نگذاشته از سرمایه دبستان بکاهد و به هر قسم سئوال وطلب بوده، از هرجا و هرکس این چرخ را گردانیده، بلکه بر سرمایه نیز افزوده است. ولی اکنون مخارج زیاده بر مدخول است. عده شاگردان فعلا تجاوز از شصت نفر می باشد که تقریبا سی و پنج نفر اطفال فقیر می باشند و بیست و پنج نفر اطفال متوسطین و اغنیا. حق التعلیم در هر برج پنج قران می پردازند. خرج دبستان امروز ماهی هشتصد قران و دخل دبستان از هر حیث تجاوز از ششصد قران نخواهد شد. با این حال با کمال خواهش و توقع از اولیای اطفال فقیر خواهش می نماید که اطفال خود را مجانا جهت تعلیم بفرستند. باز هم اهالی از آنجائی که ذائقه دانش نچشیده اند مضایقه دارند .»

آنچه در این گزارش آمد نمونه ای از فعالیت و اندیشه یکی از اهالی شهر اوز مقیم در بندرعباس است و به عبارتی بذری که در آن دوره مرحوم آقا میرمحمد اوزی کاشت حالا به ثمر نشسته و نسل امروز با کسب عنوان پایتختی کتاب توسط شهرشان ثمره آن را با همه وجود لمس می کنند.

۲ همچنین در یک قرن پیش اتفاق مهمی روی داد که بیانگر فرهنگ والای مردم اوز است. در روز چهارشنبه دهم ربیع الثانی سال ۱۳۴۱هجری قمری، شاد روان محمد امین کرامتی در شهر بوشهر موفق به ملاقات با احمد شاه قاجار و ایراد یک خطابه بسیار ارزشمند شد. در عصر کنونی و برای نسل جدید ممکن است ملاقات با بالاترین مقام کشور یک امر طبیعی باشد اما در یک قرن پیش اگر نگویم غیر ممکن اما امری سخت و دشوار بود که یک شخص عادی از شهر کوچکی در جنوب فارس موفق به ملاقات پادشاه کشور شود.

مرحوم کرامتی در خاطرات خود از این راه دشوار سخن گفته است: «صبح یوم جمعه فهمیدم که بین تجار بوشهر مناقشه است از برای آنکه تجار درجه اول راضی نیستند عددشان زیاد شده، تجار دیگر با آنها اشتراک نمایند و فقط اسم ۱۳نفر داده اند به وزیر دربار که باید به حضور شاه برسند.»  در جائی دیگر می نویسد: «در ساعت میعاد که دو ساعت قبل از ظهر بود رفتم در امیریه دیدم اطاقی پر از تجار که واقع در دالان است نشسته اند سلام کردم کسی ملتفت من نشد بلکه از دخولم قدری کراهت حاصل نمودند.» « تاریخ دلگشای اوزصص۱۰۶تا۱۱۰»

با این حال مرحوم کرامتی وارد سالن ملاقات شده و تنها کسی است که موفق به ایراد خطابه می گردد. خطابه ای که چون به پایان می رسد شاه در جمله ای کوتاه می گوید: قشنگ نوشته است. اما این آغاز ماجرا است. شادروان کرامتی نخستین کسی است که در خطابه خود بر خلاف سایرین که به مجیز گویی می پرداختند، واقعیات جامعه را به سمع و نظر شاه می رساند. این مرد اندیشمند در آغاز سخن آرزو می کند ره آورد سفر شاهنشاه به اروپا اسباب ترقیات مملکت و سعادت و امنیت از هر جهت فراهم گردیده، وطن محبوب در طریق تعالی و تقدم سیر نماید.

 در بخش دیگری از خطابه خود از ظلم و ستم قوام و حاکمان محلی سخت گلایه می کند و استدعا می نماید که جهت اصلاح امور مملکت اشخاص درستکار و صالح برای زمامداری  انتخاب شوند. امری که قبل از آن سابقه نداشت شخصی شهامت چنین جسارتی از خاک پای همایونی نماید.

شادروان کرامتی می گوید: صولت الدوله به محض شنیدن حکایت خطابه فرموده بودند که اگر اوزی است همسایه من است و من به ایشان فخر می نمایم. از سوئی این خطابه آنچنان بر جامعه تجار بوشهر تاثیر گذاشت که عده زیادی سواد خطبه خواستند و در پایان می گوید: یوم پنجشنبه با جهاز به کویت حرکت کردم، کویت هم از این خطبه شنیده بود ند خیلی مشعوف شدند، ترجمه خطبه خواستند به ایشان دادم. « همان منبع»

۳ در امر تجارت نیز شهرت بازرگانان شهر اوز معروف تر از آن است که نیاز به معرفی باشد. تجار و کاسبان این شهر اعم از این که در زادگاه خود باشند یا در مناطق غیر و حتی خارج از مرزهای ایران شرافت و درستکاری را سرلوحه کار خویش قرار داده و طبعا از موفق ترین تجار جنوب کشور محسوب می شوند. در دهه های گذشته  در کشور نقش تجار و بازرگانان در امور اجتماعی و مسائل سیاسی بسیار پر رنگ بود و در واقع بارزگانان و تجار، امور سیاسی و اجتماعی شهر مورد سکونت خود را مدیریت می کردند و به همین دلیل بازرگانان شهر اوز، ساکن در سایر مناطق پیوسته نقش کلیدی و تعیین کننده بسیاری از مناطق حتی کرمان و بندرعباس و یزد را بدست داشته و بر امور اجتماعی وسیاسی آن مناطق نظارت می کردند. این امر فقط مربوط به ایران نیست. دولت مردان و ساکنان کشورهای حوزه خلیج فارس هرگز نقش تاثیر گذار بازرگانان شهر اوز را در بهبود کمی و کیفی کشور خود منکر نشد ه و اعتراف دارند که تعداد زیادی از بازرگانان اوزی در موفقیت کشورشان تاثیر غیر قابل انکار داشته اند.

 در سال ۲۰۲۱یک محقق و پژوهشگر عرب بنام عبدالمحسن محمد حجی العوضی به تحقیق پیرامون بازرگانان و تجار شهر اوز پرداخت که در امر ساختن کویت امروزی نقش تاثیر گذار داشته اند. این محقق درکتاب  خود تحت عنوان «شخصیات من الالعوضی فی الکویت» به موفقیت بازرگانان اوزی مقیم کویت پرداخته و پیرامون هر شخصیت بین چهار تا شش و حتی در مواردی تا بیست صفحه نوشته است. محقق برای انجام این پژوهش حتی به ایران و شهر اوز نیز مسافرت کرده تا به راز موفقیت این مردم در امر تجارت و بازرگانی پی ببرد. عبدالمحسن محمد در تحقیقات خود فهرستی متشکل از ۲۲ بازرگان نام می برد که کویت امروز مدیون زحمات و تلاش های آن مردان زحمت کش است. این محقق در سال ۲۰۲۲ دومین اثر تحقیقی خود را تحت عنوان « شخصیات من الالعوضی فی خلیج» به معرفی بازرگانان اوزی ساکن در کشورهای حوزه خلیج فارس پرداخته که نقش آنها در این کشور ها بسیار تاثیرگذار بوده است و در پژوهش خود به اسامی ۲۰ نفر از اهالی اوز ساکن در کشور های حوزه خلیج فارس اشاره می کند. با این توضیح که بسیاری از اوزی های ساکن در کشورهای حوزه خلیج فارس که همچون سایر همشهری ها نقش بسیار تاثیرگذاری در ترقی و پیشرفت آن کشورها داشته اند رغبتی به معرفی خود در آثار عبدالمحسن محمد نداشته و حاضر به همکاری نشده اند. بنابراین می توان دریافت چه تعداد از مردم شریف شهر اوز طی دوره های سخت گذشته مجبور به ترک زادگاه خود شده و امروز موجبات رشد و ترقی آن کشورها را فراهم ساخته اند.

۴ بدون تردید نام سرکار خانم سیلوانا سلمانپور شاعر و فعال فرهنگی ساکن در کشور امارات متحده عربی را شنیده اید. بانوسلمانپور فرزند شادروان محمد شریف عبدالرحیم حاجی سلمانپور العوضی است که به گفته عبدالمحسن محمد یکی از تاثیرگذاران کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بود. علاوه بر این بانو سلمانپور از یک خانواده قدیمی و ریشه دار و البته خوشنام برخوردار است. به عنوان نمونه پدر بزرگ مادری ایشان مرحوم ملااسماعیل کراماتی که در بمبئی تحصیل و تجارت کرده بود، در شهر رفسنجان ایران به عنوان شهردار انتخاب می شود و چنان خدمت شایسته ای انجام می دهد  که  به پاس زحمات  ارزشمند آن مدیر توانمند،  خیابانی به نام او نامگذاری می شود.  این بانوی فرهیخته متولد سال ۱۳۳۵در شهر اوز و فارغ التحصیل دانشگاه ملی ایران در رشته اقتصاد سیاسی  است.

 پس از فارغ التحصیلی و تشکیل خانواده در سال ۱۳۶۷  کشور امارات را برای اقامت انتخاب نمود. در سال ۱۳۷۲ انجمن ادبی حافظ را بنا نهاد و فعالیت های ادبی، فرهنگی خود را بیشتر و بیشتر کرد. این بانوی پر تلاش در کنار فعالیت های فرهنگی،  ادبی از انجام کارهای خیرخواهانه نیز غافل نبود به طوری که در سال ۱۳۷۴ طی فراخوانی به تشریح جایگاه دانشگاه پیام نور مرکز اوز و نیز حمایت از بیمارستان امیدوار پرداخت و برای اعتلای جایگاه آموزش عالی و پیشرفت بهداشت و درمان کوشش زیادی بخرج داد که در سال های بعد نیز استمرار یافت.

تشکیل هیات امنای مردمی و انجمن هائی چون مجمع خیران مدرسه ساز در کنار سایر نیکوکاران از دیگر فعالیت های سرکار خانم سلمانپور است. ده سال مدیریت دفتر نمایندگی نشریات بین المللی خبر و حدود دوسال برنامه ای ادبی تحت عنوان شب های شعر در رادیو دبی آی بخش دیگری از فعالیت های این سفیر بی ادعا می باشد.  سر انجام این که، این بانوی افتخار آفرین از چنان زندگی پر باری برخوردار است که سی سال بعد افتخاری شد برای ایران، لارستان و بخصوص شهر اوز.

خانم سیلوانا سلمانپور شاعر، محقق، پژوهشگر و فعال اجتماعی  است. اما بیش از همه این خصایل نیکو، یک انسان آزاده و مردمدار است که مردم ایران، به ویژه ساکنان جنوب و بخصوص شهر اوز به او افتخار می کنند.

 کتاب های اشعارش همچون «سرود دشت زلاوز»، «بر بلندای خیال»، «کجاوه راز»، «نبض برگ»، «آواز روشن» و سایر آثارش مشتاقان فراوانی دارد. با همه این تفاسیر سرکار خانم سلمانپور یک فعال فرهنگی ایرانی در کشور امارات است که نه تنها در امارات که دامنه فعالیت هایش تا مراکز علمی، فرهنگی کانادا، روسیه، فرانسه و هند نیز گسترش داشته است. برای خانم سلمانپور انجام خدمت فرهنگی مهم است. در خانه، در دانشگاه، باشگاه ایرانیان دبی، رستوران ها و غیره به تشکیل و بر پائی انجمن های ادبی پرداخته و با همه توان به معرفی فرهنگ ایران زمین می پردازد.

کلام آخر این که آیا با وجود بانوان زحمت کشی چون خانم سیلوانا سلمانپور و سایر فرهنگوران و دوستداران علم و ادب اعطای عنوان پایتختی کتاب به شهر اوز انتخابی به حق و بایسته نبوده است؟

۵ موضوع ارتقاء، آرزوی دیرینه همه مردم در شهر ها و روستاهای کشور است. کمتر کسی نسبت به ارتقای سیاسی حوزه جغرافیائی خود بی توجه می باشد. طی سال های گذشته در پهنه جنوبی فارس بسیاری از مردم تلاش کردند تا شاهد این موفقیت باشند اما به نظر من سخت ترین و به حق ترین کوشش ها توسط مردم اوز صورت گرفت تا به این حق قانونی خود برسند. آنها برای رسیدن به این حق، واقعا جنگیدند، اما برای کسب این موفقیت بر خلاف سایرین واژه ها نیز معنای دیگری بخشیدند. به عنوان مثال ابزار جنگیدن برای بسیاری از شهروندان، اعتصاب و تجمع و اعتراض است لیکن برای مردم اوز این ابزار عبارت از هوشمندی، درایت، خردورزی  و ایجاد صفا و صمیمیت بود. آنها در کمال آرامش عدم تحقق خواسته خود را به نظاره نشستند و دم فرو بستند و به تکمیل زیر ساخت ها و مبلمان شهر خود پرداختند. با احداث دانشگاه،  بیمارستان و اماکن تجاری، ورزشی نشان دادند چقدر از بی توجهی دیگران نسبت به شهر خود آگاهند و سرانجام به هدف خود رسیدند. با این حال هرگز از دایره ادب و معرفت پا را فراتر ننهاده تا نشان دهند برای رسیدن به حقوق حقه خود،  لزوما نیاز به  ابزار قهریه نیست و از دروازه فرهنگ صمیمانه تر می توان به مقصود رسید. آنها در طی دو دهه،  فقط به عمران و آبادی شهر و دیار خود همت گماشتند و به دیگران ابراز محبت کردند تا نشان دهند اوز نگین ارزشمند و گرانبهای انگشتری فارس است.

۶ هنگامی که در روز بیست و نهم تیر ماه سال ۱۴۰۱ احمد محیط طباطبائی رئیس کمیته ملی موزه های ایران «ایکوم» در مراسم افتتاحیه سومین موزه شهر اوز «موزه عروسک ها» که با تلاش ده ساله سرکار خانم فوزیه خضری به ثمر رسیده بود گفت: اوز شهر کوچکی است، اما امروز شاهد بهره برداری از موزه عروسک ها هستیم که شهر را در سطح بین الملل شاخص می کند، سخنی بسیار بجا و نیکو آنهم از زبان یک شخصیت ملی ایراد شده بود.

محیط طباطبائی در بخش دیگری از سخنرانی خود ادامه داد: شیراز با پتروشیمی و اصفهان با ذوب آهن شناخته می شوند، اوز نیز با موزه که مظهر پیوستگی جوامع و ارتباط فرهنگ ملل است شناخته شده و مطمئنا شهرت فرامنطقه ای پیدا می کند. موزه عروسک ها شامل یک هزار عروسک از ایران و جهان است که عروسک هائی از اقوام لر، کرد، بلوچ، گیلک و سایر اقوام و طوایف ساکن در ایران را به نمایش می گذارد. در بخش خارجی عروسک هائی از کشورهای چین، ژاپن، هند، آفریقا و دهها کشور صاحب عروسک که ویژگی های قومی و تاریخی هر ملت را به رخ می کشد به نمایش گذاشته شده است. شهر اوز با تشکیل سه موزه طی یک دوره حدوا ده ساله، نشان دهنده  اهمیت مردم به فرهنگ و هنر و تاریخ است و جامعه ای که تا این حد به تاریخ و فرهنگ خود اهمیت می دهد بدون تردید یکی از جوامع پیشرو و پویا محسوب می شود.

در هشتم فروردین سال ۱۳۹۱با تلاش های خستگی ناپذیر مهندس شریف بازرگانی موزه مردم شناسی شهر اوز در عمارت تاریخی سوداگرکه به ثبت آثار ملی رسیده بود، افتتاح شد و سیل آثار تاریخی اهدائی مردم در قالب اشیای سفالی، ابزار آلات سنتی کشاورزی، آثار هنری خوس بافی، پوشاک، کتاب خطی قدیمی که قدمت چهارصد ساله داشتند، اشیاء فلزی سه هزار ساله از قبیل داس، سرنیزه، خنجر، تبر و گدازه به حدی زیاد شد که تعداد آن به بیش از ده هزار قطعه رسید و مشخص شد عنوان شهر فرهنگی به اوز بدون دلیل نبوده است. یکی دیگر از اقدامات ارزشمند مهندس بازرگانی فعالیت کم نظیر او در ارتباط با معرفی موزه مردم شناسی اوز با شرکت در نمایشگاههای ملی و بین المللی  بود و توانست در چهار سال متوالی عنوان مقام موزه برتر خصوصی در کل ایران را از سوی ایکوم کسب کند. کسب این  جایگاه بسیار متعبر در میان جوامع فرهنگ دوست ایران به میزان زیادی موجب شهرت شهر اوز و موزه آن شد.

در شهریور سال ۱۳۹۹ به همت بانو مینا و مهندس شریف بارزگانی مجوز رسمی موزه اسناد تاریخی شهر اوز اخذ و این موزه در خانه قدیمی محمد صالح بدری با قدمت بیش از یک قرن شروع به فعالیت کرد. این موزه اسناد تجاری مربوط به تجار و بازرگانان شهرستان اوز را طی سال های گذشته در کشورهای هندوستان، کویت، قطر، امارات متحده عربی، بحرین و برخی شهرستانهای ایران نظیر کرمان، شیراز، بندرعباس، یزد و میناب مشغول داد و ستد بودند جمع آوری و نگهداری می شود. در این موزه اوراق مالی، گذرنامه ها، مهر، لوازم دفتری تجاری، دفاتر حسابداری با خطوط سیاقی، اسباب توزین تجارت خانه ها، تمبر و اسکناس و سکه های قدیمی کشورهای مختلف، نامه ها و عکس های تجار ثبت و ضبط شده است.« ایرنا یازدهم شهریور سال ۱۳۹۹» .

ملاحظه فرمودید شهری که دارای حداقل سه موزه در مقیاس جهانی است و از اطراف و اکناف ایران و جهان به بازدید آن می روند طبیعی است لیاقت و شایستگی انتخاب پایتختی کتاب را داشته باشد.

۷ سال های طولانی است مسافرینی که از جاده فیروزآباد، خنج وارد شهر اوز می شوند به محض ورود از مشاهده تعداد زیادی برکه معروف به هفده برکه در یک نقطه خاص دچار هیجان می گردند. برکه ها شناسنامه و هویت پهنه جنوب بوده و آنچه در اطراف شهر ها و روستاهای لارستان کهن بیش از هر چیز توجه تازه واردین را به خود جلب می کند برکه است. اما مردم خوش ذوق اوز از این ابزار تهیه و نگهداری آب نیز غافل نبوده و از آن به عنوان وسیله جلب توریست استفاده کرده اند. بنظرم هیچکدام از شهروندان مناطق جنوبی نمی توانستند اینگونه سلیقه به خرج داده و از این تاسیسات کهن آبی ابزاری برای شناسایی اوز و مردم خلاق آن استفاده کنند. تردید ندارم اوز شایسته نام شهر هزار برکه است و طبعا لازم است رمز و راز برکه و ساخت آن را در تاریخ و فرهنگ این مردم به مطالعه نشست. من در کتاب «دهکویه در پیوند با تاریخ و فرهنگ لارستان» بخشی را به معرفی برکه ها ی آن شهر اختصاص داده ام و برای هر برکه داستانی از فلسفه وجودی آن نقل کرده ام. لذا لازم نمی دانم بیش از این به معرفی برکه ها پرداخته و همین بس که بگویم: انسانهای فرهنگ ور و خلاق از همه ابزار و امکانات موجود در پیرامون خود برای نشان دادن تاریخ و هویت خویش استفاده می کنند.

DCIM100MEDIADJI_0015.JPG

۸ همچنین آنچه لذت ورود به شهر اوز از جانب خنج را برای مسافرین دوچندان می کند از یکسو وجود هفده برکه و از سوئی تاسیسات عظیم دانشگاه خیرساز پیام نور است. وجود مدرسه رافعی، دانشکده بهداشت و دانشگاه پیام نور و ساختمان های جالبی که همت و بزرگ منشی خیران و نیکوکاران شهر اوز در این سو و آنسوی مرزها را صلا می زند. جالب این که پس از خروج از شهر اوز و عزیمت مسافران به سوی گراش بار دیگر آنچه توجهات را به خود مشغول می کند تاسیسات دانشگاه آزاد اسلامی است که آنهم به همت مردم ساخته شده است. صحبت از دانشگاه  آزاد اسلامی اوز بدون ذکر نام از عبدالعزیز خضری امری ناقص بنظر می رسد. آقای خضری یکی از مردان پرتلاش و زحمت کش اوز است که علاوه بر دانشگاه حدود پنج سال نیز ریاست بیمارستان امیدوار اوز بر عهده داشت و خدمات کم نظیراین مرد بر هیچ کس پوشیده نیست. این مدیربی ادعا  فقط خداوند آگاه است طی حدود هجده سال چقدر برای احداث و ادامه حیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد اوز زحمت کشید و برای کسب ریال به ریال آن به خواهش و تمنا پرداخت و البته چه کم لطفی ها و بی مهری ها شاهد بود اما به دلیل عشق به کار و سربلندی زادگاهش اوز هرگز به روی خود نیاورد و سخت کار کرد و با تشویق و ترغیب مردان سخاوتمندی که نتیجه  سال ها سختی و مشقت در کشور های حوزه خلیج فارس از این پروژه فرهنگی و آموزشی استقبال کردند و با حمایت از خیران داخلی این طرح های عظیم را به سرانجام رسانده تا امروز دانشگاه پیام نور و آزاد اسلامی اوز در سطح کشور حرف برای گفتن داشته باشند. طبیعی است شهری که مردمش تا این حد برای آموزش، بهداشت، ترویج فرهنگ و هویت خود تلاش می کنند البته اعطای پایتختی کتاب کشور به آن امر دور از انتظاری نیست.

۹ مردم و مسئولین شهر اوز طی دهه های متمادی فقط برای ارتقاء تلاش نکردند. آنها لیاقت و شایستگی این را داشتن تا مدیریت امور شهرستان نیز به خودشان سپرده شده و از توانمندی های بالقوه نیروهای بومی استفاده کنند. سرانجام همین کوشش های دوستانه و مسالمت  آمیز نتیجه داد و خوشبختانه با اعتماد استاندار محبوب فارس و مدیران ارشد استانی و کشوری با یک  تیر سه نشانه زدند.

نخست این که مدیریت اجرائی شهر به یک بومی سپرده شد.

دوم،  این مدیر از جامعه اهل سنت بود که مردم را بسیار خوشحال کرد.

  سوم،  این که این بومی اهل سنت یک بانوی هنر پرور و پرتلاش و یک مدیر زحمت کش مردمی بود که می تواند باب جدیدی در تاریخ این شهر فرهنگی بگشاید.

۱۰ من پس از این که دریافتم، همه امکانات ارتقاء اوز به شهرستان آماده و مهیا است اما اتفاق خاصی رخ نمی دهد، بر اساس علاقه شخصی و اعتقاد به حقانیت مردم این شهر، از مرداد ماه سال ۱۳۹۵ لغایت فروردین سال ۱۳۹۶ اقدام به نوشتن سلسله مقالاتی تحت عنوان « توانمندی های بخش اوز » کرده و در دو هفته نامه « عصر اوز » به مدیریت جناب احمد خضری که او نیز از سابقون عرصه فرهنگ و رسانه و از شخصیت های فعال اجتماعی، فرهنگی شهر اوز است منتشر کردم. آن مقالات فصلی در حدود شصت صفحه از کتاب چاپ نشده من تحت عنوان «لار و لارستان» را به خود اختصاص داده است که در آن به موضوعات گوناگون تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، کشاورزی، اقلیم و… شهر اوز پرداخته ام.

بسیار تلاش کردم تا آنچه در این مقاله ذکر می شود تکرار آن مطالب نباشد و فقط به داشته های  فرهنگی این شهر در انتخاب  به عنوان پایتخت کتاب ایران بپردازم. طبیعی است شهر و شهرستان اوز از ویژگی های مثبت زیادی برخوردار هستند که شرح آن در یک مقاله کوتاه ودر حد حوصله خوانندگان یک رسانه نمی گنجد.

امید است در آینده فرصتی پیش آید تا بتوان حداقل مطلبی در شان و لیاقت این مردم خوب و فرهنگ دوست نوشت.

حسن هوشمند -اردیبهشت سال ۱۴۰۴ – لار

 

 


3 دیدگاه

  1. عدم تحول وفعالیتهای عمرانی. در اوز

    از لطف ومحبت نویسنده محترم جناب هوشمند تشکر میکنیم. اما واقعیت امروز. شهر اوز. با این سوابق درگذشته. چندان مساعد نیست اوز درحال حاضر از نظر جاده. واوضاع بیمارستانش بسیار ضعیف. وازنظر کمبود ادارات دولتی در موقعیت خوبی نیست وکلا از شهرهای مجاور عقب مانده است. انتظار میرود مسولان ارشد اوز فکری. اساسی بحال. شهرستان اوز کنند. وتحول. وتحرکی. ایجاد. نمایند

  2. قابل توجه دکتر هاشمی. فرماندار محترم. اوز

    سلام خدمت نویسنده محترم به عنوان یک فرهنگی. بازنشسته اهل اوز اعلام میکنم که تنها راه توسعه وپیشرفت اوز پرداختن به فعالیتهای عمرانی. واقتصادی وزیرساختهای اداری است که متاسفانه در این مدت مسولان اوز. از ان غافل بوده اند وبیشتر فعالیتها در اوز. بر کارهای سطحی فرهنگی بنا شده است که باعث عقب ماندن شهر اوز. از همسایگان شده است. امیدواریم که فرمانداری ودیگر مسولان دراین کار تجدید نظر اساسی کنند معلم بومی اوز

  3. سیلوانا سلمانپور

    با درود و سپاس فراوان از جناب مهندس حسن هوشمند نویسنده و پژوهشگر نامدار و مدیر بنیاد باز شناسی لارستان که با کمال صداقت و تیزبینی و واکاوی  تاریخ اوز این مقاله زیبا و ارزشمند را ارائه داده اند.
    این چهره فرهنگی خوشنام و پرتلاش با ذکر منابعی مستند از جمله تاریخ دلگشای اوز ،روزنامه کهن حبل المتین ،چگونگی بنا و ماندگاری مدرسه جاوید بندرعباس و رسانه های گوناگون ؛با خلوص ویژه یک پژوهشگر راستین چنین مقاله مستندی را با عنوانی بسیار جذاب  در تایید حقانیت و شایستگی شهر فرهنگی اوز به عنوان” پایتخت کتاب ایران ” نوشته اند.
    البته لازم است عرض کنم که این عنوان افتخار آفرین دستاورد سالها تلاش دسته جمعی اهالی علم و فرهنگ و کتاب است و دیدگاه بلند همگان که در این ارمغان پر بها نقش داشته اند.
    به امید رشد و توسعه روزافزون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی تمام شهرستان ها و بخش ها و روستاهای این کهن دیار و تداوم راه پربار این بزرگوار با سرفرازی و قلمی حقیقت نویس و زیبا نگار.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد