موضوع انشا: «عشق وکرونا را باهم مقایسه کنید»

  چند روز پیش همکارخوبم سرکارخانم رحمانزاده درفضای مجازی و در ساعت درس انشا و نگارش موضوعی را به دانش آموزانش داده بود باعنوان «عشق وکرونا را باهم مقایسه کنید»؛ باخودفکرکردم حتما انشای جالبی می شود، این بود که دست به قلم شدم و شروع به نوشتن انشا کردم.

 امروزمشق عشق را درحالی در دفتر ذهنم می نگارم که کرونا، این درد جانسوز و بلای خانمانسوز، قلب همنوعان و هموطنانم را به درد آورده است و جان خیلی ازآن ها را گرفته است! این ویروس، پیروجوان نمی شناسد و به کسی رحم نمی کند مگر اینکه انسان به خودش رحم کند وبرای نابودی این ویروس ویرانگر،نکات بهداشتی وایمنی را رعایت نماید.ازجمله کسانی که بیشتر درمعرض خطرند پزشکان وپرستاران وکادر پزشکی هستندکه درسنگر سلامت ،پرتلاش وایثارگرانه مشغول به خدمتند.

  چه قیاس سختی می شود، مقایسه دوواژه که درتناقض همند؛ واژه عشق رابه پاکی سرودن و نام دردی را زِخاطر زدودن! 

  عشق وکرونا هردو بی صداوبی خبرازراه رسیدند وردپایشان رابر صفحه قلبم حک کردند.

  عشق آرام وبی صدا دروجودم رخنه کرد وبرصفحه قلبم نشست، آمدنش گرچه دردآور بود؛ اما درد انتظار برایم زیباوزندگی بخش بودونویدبخش شورو نشاط وشادابی؛به طوری که اثرش برگونه هایم گل می انداخت و مرا رسوای عالم وآدم می کرد.اما درحریم عشق وعاشقی چه زیباترازاین می تواندباشد؟!

  عشق،روزهایم را زیبامی کرد وشبها بایک بغل بیقراری به سراغم می آمد؛ دنیایم هرلحظه زیباتر می شد وخودم دلتنگ تر!

 باعشق تنها یک دل بی قرار می ماند که سرشارازامید وزیبایی است!عشق درد بی دردی است که آغازش دلدادگی وپایانش حیرانی است.در وادی عشق است که انسان بال در می آوردوبه اوج می رسد.

  آری! عشق بی صدا وبی خبر از راه می رسد ،می سوزد ومی سوزاند اما باتمام ویرانی اش توراازنو بنیاد می کند!

 کرونا نیز بی خبرازراه رسید؛ اما آمدنش دردبود و نابودی! اگر کسی گرفتاراین ویروس شود همچون پرنده شکسته بالی می شود که در آرزوی پرواز چشم به روزنه امید دوخته شاید امید رهایی باشد وشاید…. 

  باچه معیاری آن راباعشق بسنجم وقتی می بینم برای نابودی عشق به کمین نشسته است!

  کرونا ویروسی است کشنده که ساخته وپرداخته دست بشراست اما عشق میکروبی است که نه تنها کشنده نیست بلکه مفیدوپروبیوتیک و لازمه سلامتی است.

 این روزهاوقتی چشمانم رابه طلوع صبح می گشایم اولین واژه ای که ذهنم رابیدارمی کند،این واژه عفریته است که عشق ودوستی وزیبایی رابه مسلخ کشانده وبه ورطه هلاکت افکنده است.

  هرروزکه چشم می گشایم اخباری جانسوزاز سراسر دنیادرگوشم طنین انداز می شود؛ اخباری که خبرازمرگ ونابودی می دهد ودل انسان ها رابه درد می آورد.

  درست است ؛عشق پروازاست و کرونا افلیج وزمینگیرشدن!

 اگرچه ازیک سوشنیدن نام کرونا برایم سنگین وکشنده است اماازسوی دیگر کمی به دور از احساسات،عقلم رابه چالش می کشانم وباخود می گویم: کرونا ازراه رسیدتا نه دستی به بهانه عشق درازشود ونه دلی به بهانه عشق نابودگردد…..امروز خدا بین عشق وهوس دیواری بنانهاد به نام کرونا تا جاده اصلی عشق ازفرعیات جداشود وقلب های پاکی را که زیر پای نامردی ها له می شوند نجات  بخشدوبه آغوش گرم عشق حقیقی بازگرداند.

 واژه عشق مقدس است وراهش ازهوس های زودگذر جداست. درک ودریافت حکمت خدابرایم سخت است ؛اما باخودمی گویم خداوند خواست بافرستادن این بلا،عشق را ازمنجلاب زشتی وپلیدی نجات دهد؛ وتلنگری زدبه کسانی که آن را بازیچه هوس قرارداده بودند….

 در واقع کرونا ترمزی شد برجاده عشق وزندگی تا کسی از دست انداز آن ناشیانه نگذردوبا توجه به تابلوی ورود ممنوع آن،حریم عشق و عاشقی را دور نزند! دل دادن زیباست وقتی درپی اش امید و زندگی باشد ودست دادن نیز زمانی زیباست که آغاز و پایانش شکوفایی باشد نه افتادن در سیاهچال درد ونیستی و نابودی!

 من عشق رابه طراوت وشادابی شناخته ام نه به نابودی وفنا؛ عشق مزه شیرینی دارد چون بنیادش شیرین است؛اما کرونا برابر است با نابودی آن گاه که درمقابلش روی خوش نشان دهی وازآن نپرهیزی؛

خانمان براندازاست اگر دست رفاقت به او بدهی؛ تنگی نفس می آورد هرگاه با او مأنوس شوی! 

 من عشق رامی ستایم،می دانم عشق پاک، ارمغانش زندگی است وبهترین هدیه خداونداست.

 باخودعهدبسته ام باعشق به جنگ کرونابروم؛ در پیله تنهایی خود بمانم تاروزی که پروانه وار درآسمان سلامتی به پرواز درآیم وشور وهیجان همنوعان وهموطنانم راباردیگردرجای جای این کره خاکی به تماشا بنشینم.

 می خواهم باجان ودل به همنوعانم عشق بورزم وارمغان سلامتی رادرآغازسال نو به آن هاهدیه دهم  واین میسر نمی شودجز با رعایت نکات بهداشت فردی ،باایمان به اینکه ما دردایره لطف وکرم خداوندهستیم.

 می خواهم درخانه بمانم تا به زودی این بیماری از جهان رخت بربندد.باهموطنانم به شادی وخوشی سالمان را نو کنیم وباهم ندای عشق ودوستی راسردهیم…..درود برعشق، زنده باد زندگی

ای عشق

تو کرونای منی

مبتلایت شده ام

دلتنگت می شوم

به شرطی که با

قدم زدن درهوایت

نفسم به شماره نیفتد…..

ریه هایم پراز

هوای توست

تو را نفس می کشم

و در میان این سکوت سنگین

تو را فریاد می زنم…..

ط.احمدی


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد