یادی از زلزله ویرانگر لار

*احمد خضری – بعدازظهر گرم روز یکشنبه ۴ اردیبهشت سال ۱۳۳۹ خورشیدی در محوطه دبستان بدری اوز در تدارک برگزاری روز جهانی کودک بودیم. من در آن سال کلاس چهارم ابتدائی را سپری می کردم و خوشحال بودیم که امروز جشن کودک است. مسئولان مدرسه برایمان تدارک جشن و سرور دیده بودند و عده بسیاری از اولیاء دانش آموزان دعوت بوده و صحنه (سن) بسیار بزرگی از پارچه های الوان نیز در گوشه حیاط بسته شده بود. همه خوشحال و شاد بودیم که ناگهان در ساعت ۱۵ و ۴۸ دقیقه که هنوز مراسم شروع نشده بود احساس کردیم که زمین زیر پایمان به لرزه در آمد و از کوه های اطراف اوز به ویژه کوه های جنوبی دود غلیظ سفید برخاست و همگی چند دقیقه ای مات و مبهوت همدیگر، آسمان، زمین و کوه ها را نگریستیم و به کار خویش ادامه دادیم.

 کم کم مدعوین وارد مدرسه شده و در روی صندلی ها جای گرفتند. بحث آنان قبل از شروع مراسم، درباره زمین لرزه چند لحظه پیش بود و خرابی کوه های جنوبی اوز و بلند شدن گرد و خاک که بخشی از آسمان جنوبی اوز را پوشانده بود. را موضوع اصلی بحث قرار داده بودند. در آن زمان (۶۱ سال پیش) تلفن، موبایل و غیره و همچنین تردد خودرو مثل امروز نبود. بنابراین مردم خیلی دیر به دیر از حال و احوال شهرهای هم جوار خبردار می شدند. مراسم ساعت ۱۶ و ۱۵ دقیقه آغاز و در ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه به پایان رسید و پس از اهداء جوائز به دانش آموزان هنرمند با بدرقه مدیر، معاون و نماینده آموزش و پرورش، مدعوین مدرسه را ترک کردند.

ساعتی بعد خودروهای عبوری خبر دادند که زلزله شهر لار را ویران ساخته است و امشب دوباره زلزله خواهد آمد. وحشت بزرگی بین مردم شهر اوز به وجود آمده بود. هنوز کسی از فاجعه شهر لار خبر صحیح نداشت و این خاطره ای بود از آن لحظه دردناک که به یاد من مانده است.

من قصد شرح وقوع زلزله را ندارم اما آنچه در آن روزها گفته می شد و دلخراش ترین قسمت واقعه زلزله لار بود، مرگ کودکان معصوم و بیگناه دبستان ثریا شهر لار بود. در آن روز دختران دانش آموزان این مدرسه که خود را برای شرکت در جشن روز کودک آماده کرده بودند با لباس های بسیار زیبا و الوان و لبخندزنان در کوچه باریک دبستان ثریا وارد مدرسه می شدند که زلزله امان نداده و آنان را یکجا مدفون می سازد. بعدها فهمیدیم که شدت زلزله افزون بر۵/۹ریشتر بوده است و ۴۵۰ نفر در اثر زلزله کشته و ۲ هزار نفر نیز زخمی گردیدند.

در اسناد و مدارک تاریخی آمده است آقای نصرت فرماندار لار که از حادثه جان سالم بدر برده بود خود را به تلگرافخانه رسانیده و پس از بیرون آوردن دستگاه تلگراف از زیرخاک چنین می نویسد: «زلزله شدیدی لار را به تلی از خاک تبدیل کرده است. فعلاً نفس کش غیر از خودم و رئیس تلگرافخانه کسی نمی بینیم. کمک کمک به داد ما برسید. ۵ دقیقه قبل شهر لار ویران شد. میزان تلفات بالاست. بداد ما برسید. غذا، دارو، دکتر، چادر زود بفرستید عجله کنید. که مجال نیست.»

او تلگراف را به شیر و خورشید، نخست وزیر و استاندار مخابره کرد.

یاد گذشتگان زلزله سال ۱۳۳۹ لار گرامی و روحشان شاد باد.

*مدیرمسئول پسین اوز


5 دیدگاه

  1. اخه مرد مومن خود ویکی پدیا نوشته ۶/۷ ریشتر این امار و ارقام از کجات در میاری.. جمع کن این همه اطلاعات غلط رو

    • دوست محترم ما آمار ۵ و شش دهم هم داریم که محترمانه کامنت آمده است و این آمار ۵ و نه دهم از مقاله پزوهشی آقای فرهاد بنی زمان کارشناس مدیریت ریسک و بحران منتشر شده در انصاف نیوز اخذ شده است.

  2. قدرت زلزله. پنج. وشش.د هم. ریشتر بوده. وتعداد فوتی ها. هم سیصدو. وچهل نفر بوده است حدود. ششصد نفر هم. مجروح. شدند کلا اخبار و اطلاع رسانی. توسط. مرحوم فرامرزی بخوبی. در روزنامه. کیهان. منتشر میشد

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد