خـاطراتی از مینـاب در مـورد گـرفتن حـق

عبدالوهاب کرامتی: مقاله این شماره خاطراتی است از رودان در استان هرمزگان و مربوط به مردی از سادات آن دیار که لاری تبار بود. می خواهم از زنده یاد مرحوم حاج سید نعمت اله سجادی در منطقه دهبارز رودان بنویسم. وی مردی فاضل، دانا و درویش مسلک بود که پیوسته غرق مطالعه کتاب و تحقیق بود.
مرحوم عبدالغنی کرامتی در روستای برنطین رودان دارای املاک بود و هر دو یا سه هفته یک بار به اتفاق او سری به آنجا می زدیم. البته هر وقت می رفتیم حتما سری هم به مرحوم حاج سید نعمت اله سجادی در دهبارز رودان می زدیم. به یاد دارم هر وقت به منزل او می رفتیم پیوسته چند جلد کتاب، کاغذ و قلم هم در مقابلش به چشم می خورد و مشغول نت برداری بود.
سال ۱۳۴۳ یعنی حدود ۵۴ سال قبل آخرین باری بود که خدمت ایشان بودم و با اصرار ما را برای نهار نگه داشت. وی از رئیس ثبت اسناد و املاک میناب گله مند بود. و می گفت: می خواهم از بانک کشاورزی وام بگیرم نیاز به تایید سند از سوی ثبت اسناد است و رئیس اداره ثبت و اسناد هم برروی محدوده باغ و زمین من ایراد دارد و می گوید: در سند شما قید شده است «یکی از جهات محدوده می رسد به یال کوه» و چون کوه ملکی شخصی نیست و ملی و دولتی است و منظور از یال کوه هم پایین کوه است. بنابراین سند شما ناقص است و تایید نمی کرد. مرحوم سید در جواب رئیس ثبت گفته بود: «این سند را من ثبت نکرده ام. همانطوری که می دانید قوام الملک شیرازی این املاک را کوه به کوه ثبت کرده و عین آن را به مردم رودان که من جزئی از آن هستم واگذار کرده است و سهم من هم همان محدوده اربعه ثبت در سند است».


اما رئیس ثبت گوشش بدهکار این حرف ها نبود. یادم می آید که آن مرحوم بالاجبار دست به قلم شده و اقدام به نوشتن نامه به مراجع علمی، فرهنگی، مسئولان مملکتی و غیره شد. در آن نامه محترمانه پرسیده بود که معنای «یال کوه» چیست و یال کوه کجاست؟ در آن زمان کاربن و ماشین تحریر و فتوکپی هم نبود و وی تک تک نامه را دستی و با زحمت فراوان نوشت که دانشگاه های تهران، ملی، بنیاد پهلوی، نخست وزیری، مجلس شورای ملی، مجلس سنا، استاد محیط طباطبایی و استاد سعید نفیسی همه به او جواب کتبی دادند که یال کوه یعنی بالاترین نقطه کوه است. ولی منطقی ترین و ساده ترین جواب مربوط به استاد سعید نفیسی بود که نوشته بود یال در دو حیوان وجود دارد. یال شیر نر و یال اسب که در پشت گردن هر دو حیوان تا بلندترین نقطه بدن که سرشان است قرار دارد.
بنابراین یال بالاترین نقطه خواهد بود و یال کوه یعنی بالاترین نقطه کوه است. و به استناد این پاسخ ها به دادگاه بندرعباس شکایت کرده و پیروز پرونده شد و رئیس ثبت میناب توسط رای دادگاه و اداره منتظر خدمت گردید. بالاخره سند او تایید شد در آن روز پس از تعریف این موضوع و پس از صرف ناهار مرا با خودش با یکدستگاه خودرو جیپ ویلیز به دره ای برد که یک شرکت هلندی مشغول استخراج سنگ و معدن بود. هوا بیش از ۵۰ درجه گرم بود دو نفری سوار شده و وارد دره شدیم همه مشغول کار بودند. هر چه من و او داد و فریاد زدیم کسی جوابگو نبود. تا این که پس از کلی معطلی و تک و دو یک مهندس هلندی که کمی فارسی بلد بود آمد و سید به او گفت: طبق سند رسمی این دره متعلق به من است. مهندس کوتاه جواب داد و گفت: ما از طرف دولت و وزارت صنایع و معادن مجوز کاوش و بهره برداری داریم و پس از ۵/۲ ساعت معطلی رونوشت مجوز را به ما نشان داد.
بالاخره ما برگشتیم. آنقدر بدنه خودرو گرم بود که امکان سوار شدن نبود. بسیار هم تشنه بودیم. به ایشان گفتم آیا در این گرما و با این تشنگی و زحمت و ۵/۲ ساعت صرف وقت ارزش پیگیری دارد؟ در جواب گفت: اگر مشکلات دنیا با ۵/۲ ساعت حل می شد جهان گلستان بود. از آن گفته خیلی شاد و متعجب شدم. یادم می آید که حدود ۲ سال بعد ایشان به میناب آمد و اظهار داشت: ویژه عبدالوهاب آمده ام. او نامه وزارت صنایع و معادن به انضمام یک قطعه چک به مبلغ ۷۰ هزار تومان بابت حق ملکیت را به من نشان داد.
من هم در حضور زنده یادان میرمحمد و میر محمد سعید ریاحی، عبدالغنی کرامتی پرسیدم چقدر خرج کردی تا ۷۰ هزار تومان بدست آوردی؟ در جواب گفت: حدود یکصد هزار تومان باز پرسیدم آیا ارزش این همه زحمت را داشت گفت: نامه وزارت صنایع بیش از یکصد هزار تومان ارزش دارد. حتی اگر چک ۷۰ هزار تومانی ضمیمه هم نبود باز هم قبول داشتم. چون حقم را گرفتم و ملکیت خویش بر باغ و زمین ثابت کردم.
بلی رودان و روستای برنطین جزء مناطق کشاورزی شهرستان میناب است و قبلا قرار بود سد میناب در منطقه تبرکن یعنی انتهای روستای برنطین ساخته شود. ولی اگر زده می شد تمام شهرستان رودان زیر آب سد قرار می گرفت که با اعتراض مردمی به محل جدید انتقال یافت.
دو کوه بلند صخره ای به ارتفاع هر کدام ۶۰ تا ۷۰ متر در مقابل هم هستند. فاصله این دو کوه که رودخانه میناب هم از وسط آن می گذرد حدود ۲۰ الی ۳۰ متر است. تغذیه رودخانه میناب از دو رودخانه دیگر از سمت شمال و شهرستان جیرفت کرمان و دیگری از سمت شرق و شهرستان داراب فارس است. محل تلاقی دو رودخانه تبرکن نام دارد که دارای شیب ۹۰ درجه است و هنگام سیل دیدنی و وحشتناک است. چون مانند شتر مست بهاری (که بسیار خطرناک و به یاری خدا آن هم خاطره ای خواهم نوشت) یاد دو لشکر متخاطم و وقتی بهم برخورد می کنند دیدنی و محل تلاقی دو رودخانه در اثر آب شدید فوران می کند. رودخانه سمت شرق (داراب) تا ورود به رودخانه میناب مسیر طولانی است و رودخانه های فراوان سر راه دارد. ولی نمی دانم چرا به رودخانه میناب می ریزد؟ مثلا رودحانه کُل قبل از بندرعباس از سمت لار و رودخانه شور که رودخانه جلابی و رودخانه حسن لنگی در مسیر وجود دارند.


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد