دلیل پرواز خاندان هوشیار برای فرهنگ اوز پَر نبود، پریدن باور آنان بود

یادی از مرحومان بلقیس و محمدشریف هوشیار

مرحوم محمدشریف هوشیار یکی از افراد سرشناس، بازرگان خوشنام و علاقمند به فرهنگ و عمران و آبادی بوده که برای اولین بار دبیرستان هوشیار را در سال ۱۳۲۸در شهر اوز ساخت در آن زمان فقط شهر لار دارای دبیرستان صحبت لاری بود و در هیچ کدام از مناطق لارستان دبیرستان وجود نداشت. مرحوم حاج محمدهاشم بهروزیان در سال ۱۳۴۷ دبیرستان بهروزیان را ساخت و از آن تاریخ به بعد دبیرستان هوشیار به دبیرستان دخترانه اختصاص یافت. در سال تحصیلی ۶۶-۶۵ که خانم مرضیه کهندلی اهل لار رئیس دبیرستان هوشیار بود درخواستی برای تعمیرات دبیرستان خدمت آقای هوشیار می فرستند که منجربه نوشتن این نامه تاریخی از سوی مرحوم هوشیار می شود.

این نامه یک سند تاریخی است که در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۶۶ شمسی توسط مرحوم محمدشریف هوشیار خطاب به رئیس دبیرستان هوشیار نوشته می شود. گویای بسی حقایق و واقعیتها درباره رفتار و زندگی اجتماعی آن زمان است.

از آقای عبدالرحمن قاسمی که این نامه را در اختیار نشریه قرار داده است صمیمانه سپاسگزاری می شود یاد و خاطره مرحومان بلقیس و محمدشریف هوشیار گرامی باد.

حضور محترم سرکار خانم کهن دلی ریاست محترمه دبیرستان دختران هوشیار اوز لارستان

 محترماً با عرض سلام و دعای خیر، نخست از دلالت به خیر نسبت به تعمیرات دبیرستان هوشیار به وسیله برادر مکرم عبدالله شافعی فرموده اید تشکر نموده و بدین وسیله از شخصیت انسانی و فرهنگ پروری جنابعالی تجلیل و تکریم نموده زیرا ترقیات جوامع بشری آن هم از ناحیه تعلیم و تربیت زنان آن جامعه به وجود آمده است.

 این پیشامد را در مشروعیت الهی می دانم که دختر تحصیلکرده لارستانی ریاست دبیرستان مزبور را عهده دار هستند بنابراین موقع را مناسب دانستم که به وسیله معظم لها از وضعیت به وجود آمدن تاسیسات فرهنگی در اوز برای شهادت تاریخ و آگاهی نسل حال و آینده اوز در اینجا بنگارم:

در سال ۱۳۲۵ هجری شمسی با مرحومه همسرم بلقیس هوشیار به شیراز آمده بودیم یک روز همسرم بلقیس به این حقیر فرمودند: محمدشریف شما به شیراز مرکز استان فارس می آیید ولی برای اوز اقدامی نمی نمایید. گفتم نمی دانم منظورت چیست و چه کاری باید انجام داده شود؟ فرمودند که از یک صد سال قبل در اوز مکتب خانه های معتبر دختران و پسران مجزا در اوز وجود داشته که دخترانشان را صرفا با سواد می نمودند ولی در این زمان که در همه جا نسبت به پیشرفت فرهنگ بذل توجه شده متاسفانه اوز فقط دارای یک دبستان مختلط چهار کلاسه روستایی است و شما بایستی اقدام کنید که مدرسه دختران و پسران از هم مجزا شود و نسبت به ترقی فرهنگ اوز اقدام نمایید.

جواب دادم چشم من دنبال این کار می روم ولی معلمانی که در شهر شیراز زندگی کرده‌اند و هنگامی که بخواهند به ده گرمسیر بروند اول فکر جا و منزل می نمایند آیا شما حاضر هستید که تا مادامی که برای آنان جا و منزل ترتیب داده شود در خانه خودمان منزل دهید و از آنان پذیرایی نمایید؟ فرمودند حاضر هستند.

رفتم حجره با مرحومان عبدالله یزدانی و عبدالرحیم کمالی این موضوع را عنوان نموده آنان نیز پیشنهاد بلقیس را تایید نمودند آقای کمالی که مردی موجه و سرشناس بود تشریف بردند اداره فرهنگ و از جناب آقای مزینی ریاست وقت فرهنگ استان فارس به عهده داشت برای ساعت ۹ صبح فردای آن روز وقت ملاقات گرفته بودند.

 فردا صبح که شرفیاب حضورشان شدیم با گرمی ما را پذیرفت. اظهار فرمودند خدمت آقایان یزدانی و کمالی ارادت قدیم دارم ولی توفیق زیارت آنها را تاکنون حاصل ننموده ام.

مرحوم کمالی در پاسخ فرمودند فلانی شریک آقای یزدانی می باشند که بر حسب پیشنهاد ایشان شرفیاب شده ایم و موضوع را به استحضار عالی می‌رساند:

 به عرض رساندم که نسبت به توسعه فرهنگ اوز تاکنون قصور شده و مردمان اوز چه آنهایی که در خارج هستند و چه آنهایی که در اوز هستند از این موضوع نگران هستند و حقیر در دبی تجارت دارم اخیراً که برای دیدنی خانواده ام به اوز و شیراز آمده ام همسرم به حقیر اظهار داشته که شما می آیید شیراز هیچ اقدام برای توسعه فرهنگ اوز و مخصوصا مجزا شدن مدرسه دختران از پسران نمی‌کنید که این پیشنهاد همسرم وآقایان یزدانی و کمالی بزرگ جامعه ما هستند در میان گذاشتم و آنان نیز این نظریه را تایید نموده اند و اکنون شرفیاب شده ایم و از جانب خود و مردم از جنابعالی استمداد می نماییم که نسبت به توسعه فرهنگ اوز اهتمام فرمایید و مخصوصاً مدرسه پسران را از دختران که اکنون دبستان مختلط چهار کلاسه روستایی است مجزا فرمایند.

 اظهار فرمودند من خودم هم متوجه این موضوع هستم ولی وجود مشکل ها مانع از اقدام شده عرض کردم ما برای جای مدرسه تعهد تامین آن را می نماییم و در اولین فرصت ساختمان مدرسه جدید دختران را شروع می نماییم و فرمودند که نظریه شما را تحسین می نمایم بعداً اظهار فرمودند مشکل دیگری هم وجود دارد که خانم های معلم حاضر به خدمت در آنجا نمی شوند عرض کردم آنها هم بیان بفرمایید تا پاسخ بدهم. فرمودند: آن اختلاف مذهب است. عرض کردم مردم اوز شافعی مذهب هستند که شافعی چنین سروده «لوکان رفضاً حب آل محمد فلیهذالثقلین فان رافضاً» و مضافاً مردم اوز روشنفکر هستند و ما در برابر خدا وجدان و جنابعالی تعهد می نماییم که از این رهگذر هیچگونه نگرانی برای معلمین به وجود نخواهد آمد بلکه وجود آنها در بین مردمان شافعی مذهب اوز موجبات رفع ابهام فراهم خواهد نمود.

 وانگهی طبق تعهدی که بلقیس همسرم به این حقیر سپرده معلمین زن تا هنگامی که خودشان مایل باشند در خانه خودمان نگهداری و پذیرایی نماییم و همچنین معلمین مرد هم تا جا و منزل برایشان فراهم نمایم در خانه خودمان که بزرگ است جا و منزل خواهم داد.

آن روز اواسط ماه شهریور ۱۳۲۵ بود فرمودند تا ۲۵ شهریور معلمین زن و مرد تعیین نموده و به شما معرفی می نمایم که آنها را با خود به اوز ببرید. در روز ۲۵ شهریور در اداره فرهنگ فارس به حضورشان شرفیاب شدم در حدود ساعت ۱۰ صبح بود سه معلم زن و پنج معلم مرد معرفی نمودند و بعد از اتمام معارفه به معلمین مزبور گفتم قبول این خدمت فرهنگی و میهنی شما را تجلیل می نمایم زیرا زندگی در دهات سخت است ولی اوز نسبت به سایر دهات استان فارس من جمیع الجهات بهتر است و فردا صبح در گاراژ نامی دروازه اصفهان حاضر باشید که به اتفاق زن و فرزندانم به طرف اوز حرکت نماییم. مردان هم تا مادامی که خانه مطابق دلخواهشان برایشان فراهم نمایم در خانه خودمان منزل خواهند نمود و مهمان خواهند بود. همگی اظهار رضایت نمودند.

 در حدود ساعت ۱۰ شب وارد اوز شدیم معلمین مرد در اتاق بزرگ پذیرایی که درب ورودی آن از داخل دالان باز می‌شود منزل دادیم و به ایشان گفتیم که از توالت مسجد که نزدیک خانه مان است استفاده نمایند و خانم ها را در اتاق اندرون خانه مسکن دادیم.

 مرحوم عمویم محمد امین دانشمند و مرحوم محمد یوسف محمودی کدخدای اوز فردا صبح اول وقت به دیدنمان آمدند. موضوع را به آنان عرض نمودم تحسین فرمودند و اظهار داشتند که مدرسه دختران را در خانه مرحوم حاج محمدرحیم که قبلا مدرسه بوده تشکیل می‌دهیم و مدرسه پسران را در مدرسه مرحوم بدری و آقایان مذبور به عهده گرفتند که با هزینه حقیر در آنجا تعمیرات و تجهیز نمایند و نیز به آنان عرض نمودم که خانه برای سکونت معلمین مرد در نظر بگیرند گفتند خانه عبدالسلام آخوند خالی است ولی قدری تعمیرات بنائی از لحاظ سفید بودن اتاق ها دارد که گفتم از امروز شروع نمایند و با معلمین مرد برای دیدن خونه مذبور به راه افتادیم و از فردا شروع به تعمیرات آن شد و در هفتم ماه مهر ۱۳۲۵ مدرسه پسران و دختران افتتاح و معلمین نام برده با شوق و ذوق و دلگرمی شروع به تدریس و تعلیم و تربیت دختران و پسران خردسال اوزی نمودند.

 خانه معلمین مرد در دهم ماه آبان ماه ۱۳۲۵ آماده سکونت شدو معلمین مرد به آن خانه نقل مکان نمودند و حقیر در ۲۰ آبان ۱۳۲۵ به دوبی مراجعه نموده و معلمین زن کماکان در خانه‌مان سکونت داشتند و همسرم بلقیس به معلمین زن مذبور فرموده بودند تا آخر سال تحصیلی با هم زندگی نماییم ولی آنان بعد از اینکه بعد از سه ماه سکونت در نزد همسرم به خانه دیگری که مستقل بود نقل مکان نموده بودند. زیرا در ظرف مدت سه ماه به طرز رفتار و اخلاق مردم آشنا شده بودند و با طیب خاطر حاضر به ادامه خدمت در اوز شده بودند.

 مرحوم مزینی تقدیر نامه مهمی که معرف شخصیت والای آن مرحوم بود درباره این حقیر و همسرم مرقوم فرموده بودند و با این کیفیت که معرفی گردید مدرسه دختران اوز از برکت فرهنگ دوستی و بلندنظری و اهتمام مرحوم همسرم بلقیس هوشیار به وجود آمد که بعدها موجب توسعه مدرسه پسران و دختران که به مرحله دبیرستان تکامل یافت فراهم گردید.

 در سال ۱۳۲۷ شروع به ساختن مدرسه جدید دختران  (دبیرستان فعلی هوشیار) تحت نظارت برادر محترم عبدالله شافعی و سرپرستی مرحوم شریکم عبدالله یزدانی شد.

هنوز ساختمان مدرسه به مرحله اتمام نرسیده بود که عموم مردم اوز اعم از ساکنین در اوز و یا خارج متفقاً و مصراً را خواستار شدند که به دبیرستان پسران اختصاص داده شود و موافقت دولت و وزارت فرهنگ برای ایجاد دبیرستان پسران در اوز جلب شود که چاره ای جز اطاعت از خواست عموم نداشتیم و در تهران و شیراز از فرهنگ استان فارس و وزارت فرهنگ موافقت ایجاد دبیرستان در اوز تحصیل نمودیم. مشروط بر اینکه اثاثیه آن هم خودمان تامین نماییم زیرا وضع مالی دولت در آن زمان بعد از جنگ دوم جهانی بد بود. از طرف فرهنگ استان فارس آقای جواهری که شخصیت تحصیل کرده و مجرب بود به ریاست فرهنگ اوز انتخاب و در اواخر شهریور ۱۳۲۹ به اتفاق معظم اله زن و فرزندش به اوز رفتیم و ایشان را در خانه خودمان (چون شیراز مستقل شده بودیم) مسکن دادیم و به مبارکی و میمنت دبیرستان افتتاح و شروع به کار کرد. مشکلی که به وجود آمد این بود که خانواده هایی که فرزندانشان کلاس ششم ابتدایی تمام کرده بودند برای تحصیل معاش به امارات اعزام می‌شدند آقایان یوسف فرزین، عبدالله شافعی ،محمد یزدانی به خانه های آنان می رفتند و به آنان تفهیم می نمودند فرزندانتان را بفرستید دبیرستان درس بخوانند. عربی، انگلیسی، حساب و هندسه یاد می‌گیرند و با داشتن آن معلومات راه ترقی و پیشرفت بیشتری برایشان باز خواهد شد و با این اقدام آنان مشکل شاگرد هم حل شد که اکنون عده زیادی معلم، مهندس، دکتر، تاجر از تحصیلکردگان دبیرستان هوشیار هستند که شخصیت های خیری مانند حاج هاشم بهروزیان که بعدها دبیرستان ساخته و آقای امیدوار که بیمارستان ساخته و بسیاری از آنان که بانی خیر عام المنفعه در اوز شده اند از تحصیل کرده های دبیرستان هوشیار هستند و آنهایی که در امارات در امر تجارت پیشرفته و ابتکارات جالب دارند از تحصیل کرده های دبیرستان هوشیار می باشند. برای شهادت تاریخ و آگاهی مردم اوز این حقیقت مسلم را بیان می نمایم که آقایان تیمناک حق حیات به گردن فرهنگ اوز دارند دوم آنکه در هنگام افتتاح دبیرستان هوشیار در سال ۱۳۲۵ کار خوب دیگری که انجام دادم اختصاص زمین نیاکانمان برای ورزش نوجوانان اوزی بود زیرا معتقدم که آن طور که موجبات تعلیم و تربیت روح در جوامع بشری لازم است تقویت جسم به وسیله انواع ورزش جدید از جمله فوتبال نیز لازم است که شنیده ام که مردمان خیر و هنرپرور اوز آنجا را به استادیوم ورزشی تبدیل نموده اند. سوم آنکه قطعه زمینی از ارث مرحوم پدرمان  داشتیم چون مردم اوز نوشتند و گفتند که مدرسه دختران کم است و زمین مزبور مناسب برای این کار است و شخص خیری به نام خوشابی اعیانی آن را ساخته و حقیر و خواهرم صدیقه فرزین آن زمین را به فرهنگ اوز قربه الی الله اهدا نمودیم. زیرا معتقدیم جوامع بشری هرگاه زنانشان  دارای علم و تربیت و تحصیلات خوب باشند آنان فرزندانشان که بعداً مردان و زنان آن جامعه خواهند بود مترقی خواهند شد.

 ناگفته نماند هنگامی که سال ۱۳۲۸ اقدام به ساختن دبیرستان در اوز شد و شرکایم عبدالله و محمد یزدانی درمانگاه در اوز ساخته در دبی، ابوظبی، شارجه، عجمان، فجیره، راس الخیمه و مسقط.

 اثری از مدرسه و موسسات بهداشتی نبود و مردمان آنجا با فقر و فلاکت در کپر زندگی می کردند آقای حاج هاشم بهروزیان محصل دبیرستان هوشیار بعد از ۲۰ سال موفق به ساختن دبیرستان در اوز شد چون ۲۰ سال بعدتر ساخته شده بود و مدرن تر بود عده ای خواستار شدند که آنجا را به دبیرستان پسرانه اختصاص دهند و عده ای به دیدنم آمدند که این تقاضا را داشتند در جواب اظهار داشتم که مباهات  می نمایم که شخصی اوزی چنین اقدام مهمی انجام داده و دبیرستان هوشیار از نخست به قصد دختران ساخته شده بود که مردم اوز از نظر مصلحت عمومی به دبیرستان پسران اختصاص دادند که موافقت ایجاد دبیرستان پسران در اوز خود فدوی  گرفته‌ام و به ایشان تبریک می‌گویم و دبیرستان هوشیار که به منظور کانون فرهنگی دختران اوز ساخته شده خوشبختم که آن نیت و هدف خیر به اصل منظور خود برگشته و تحقق یافته است و تا سال ۱۳۵۷ همیشه با طیب خاطر در تعمیرات و توسعه آن اهتمام نموده اند و از معمار محمد امین آقایاری متشکر هستم که به خوبی آن کارها را انجام داده است و حتی تلویزیون هم بنا به پیشنهاد متصدیان وقت دبیرستان دخترانه هوشیار اهدا نموده اند.

 تاکنون از نظر اجتناب از خودنمائی در این باره اظهاری ننموده ام ولی اکنون که به خواست خدا دختر تحصیلکرده ادب پرور و دوست مانند جنابعالی به ریاست دبیرستان دخترانه هوشیار اوز لارستان را به عهده دارند این حقایق را نوشتم که هم خود جنابعالی و هم مردم اوز و مردم لارستان آگاه باشند که بر اثر فکر و همت و پشتکار یک زن اوزی(همسرم مرحوم بلقیس هوشیار) فرهنگ جدید اوز به وجود آمده و از برکت بنیانگذاری آن مرحوم است که فرهنگ اوز تا این مرحله تکامل یافته است.

متاسفانه بعد از این جنگ تحمیلی که ضرر و زیان متوجه کارم پارک هتل شده است و در تعمیرات آن قصور شده زیرا امکانات از بین رفته است.

معهذا برادر مکرم عبداله شافعی که وکیل در حیات و وصی در مماتم هستند از املاکی که در اوز دارم بفروشند و با جنابعالی در تعمیرات دبیرستان دختران هوشیار اوز لارستان تشریک مساعی نمایند.

از زمانی که جوامع بشری به سوی تکامل گام برداشته اند کارهای اجتماعی را با همکاری همگانی انجام داده اند. بنابراین از جنابعالی خواهشمند است که دعوتی از مردمان اوز اعم از زن و مردم به عمل آورید و آنان را دعوت به شرکت برای تامین بودجه تعمیرات دبیرستان هوشیار بفرماید که با صفات خیراندیشی و فرهنگ دوستی که در نهاد آنان وجود دارد با حسن استقبال روبرو خواهید شد و موفق خواهید شد که بودجه کافی برای تعمیرات آن دبیرستان که در سی و هشت سال قبل ساخته شده و پدران و مادران نسل حاضر اوز تحصیل کرده آن موسسه فرهنگی هستند فراهم خواهید فرمود و زنی دیگر از نژاد لارستانی که جنابعالی هستید در بقا و رونق آن قیام و اقدام خواهید فرمود. و من الله توفیق

 


7 دیدگاه

  1. همشهري دلسوز

    از انتشار این نامه سراسر شیرین و خاطره انگیز که گاها هنگام مطالعه آن بغض گلویم را گرفته بود وقطرات اشکی در چشمانم جاری شد بسیار جای تشکر را دارد و از آقای عبدالرحمان قاسمی باید خیلی تشکر نمود که این سند و نامه را نزد خود نگه داشته اند و اکنون متن آن بعد از ۳۱ سال برای اطلاع افکار عمومی مردم اوز در فضای مجازی منتشر میشود. چقدرخوب بود که اصل تصویر نامه هم اسکن میشد و در انتهای همین متن منتشر میشد و بهتر است مدیریت محترم سایت پسین اوز اینکار را تکمیل نموده و منتشر نمایند تا سند تاریخی آن که دستنویس ایشان میباشد به معرض دیدمردم گذاشته شود تا سرگذشت احداث دبیرستان هوشیار برای بسیاری از جوانان سرمشقی باشد. در انتهای نامه بسیار متاسف شدم که فرد خیری مانند مرحوم آقای هوشیار برای تعمیرات دبیرستان بعد از حدود ۳۱ سال در چه شرایطی قرار گرفته است که حاضر میشود به وکیلش دستور دهد که باقی مانده املاکش در اوز را بفروشند تا هزینه تعمیرات دبیرستانی که خودش ساخته تامین نماید و یا از مردم اوز برای جبران کمبود هزینه تعمیرات استمداد نماید. روحش شاد و یادش گرامی باد.
    پیشنهاد میشود در صورت امکان مدیریت محترم سایت با فرزندان یا نوه های ایشان مصاحبه ای برگزار نمایند تا به گونه ای از زحمات پدر و مادر و یا پدر بزرگ و مادربزرگشان تقدیر و تشکر و قدردانی لازم بعمل آید و یادشان گرامی داشته شوند. چون در طی بیش از ۶۰ سال از ساخت دبیرستان هوشیار هزاران نفر از پسران و دختران اوز و روستاهای اطراف در این دبیرستان درس خوانده اند و اکنون مدارج عالی علمی طی کرده اند و دبیران زیادی در این دبیرستان مشغول تدریس جوانان اوز بوده اند و زحمت زیادی کشیده اند

  2. اگر امکان داشته باشد با دانش آموزان آن سالها که اینک درجات علمی بالایی را طی کرده اندهم مصاحبی داشته باشید و از نظرات و دیدگاه های آنها هم بعد از گذشت چندین دهه آگاه شوید.
    باز هم سپاس از سایت شما جهت انتشار این متن بسیار خاطره انگیز

    • با تشکر از شما دوست عزیز

      اگر این اشخاص را می شناسید ممنون می شویم آنان را به دفتر پسین اوز معرفی نمایید. 

  3. واقعا بسیار افتخار أمیز است روحشان شاد و یادمان گرامی

  4. مطلب بسیار قشنگ وزیبائى است دست سردبیر درد نکند که چنین خاطره اى را چاپ کرده است

  5. وقتى آنرا خواندم اشک ریختم درود وسلام به خانم بلقیس وآقاى هوشیار ۴۸

  6. ابراهیم صمدانی

    یادشان گرامی ودرخاطره ها همچنان ماندگار.
    منهم کلاس هفتم درآن دبیرستان درس خوانده ام.وخاطرات ومحیط دلپذیرآن همچنان درخاطرم ماندگاراست.دبیرانی دلسوزوفعالی همچون آقایان هدایت الله نامی(دبیرفیزیک وریاضی) وخداپرستی (اهل لاردبیر زبان انگلیسی) ونیزمرحوم عبدالرحمن قاسمی (دبیرتاریخ)که همگی یادشان به همراه همین دبیرستان درخاطره هامون مانده که دراین محیط تدریس میکردند.(برای مدتی کوتاه هم آقای محمودیان دبیرشیمی وریاصی وجبرمان بودند(یادایشان هم درهرجای دنیا که هستند به خیر)
    بعدازآن سال تحصیلی دبیرستان بهروزیان افتتاح گردیدکه ما جزئ اولین گروهی بودیم که وارد این دبیرستان جدید شدیم.e.samad3545 @jemail.com

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد