پسین اوز ماهنامه پسین اوز
*احمد خضری: به یاد دارم در دهه پنجاه شمسی، استادی داشتم که پیوسته می گفت: نافهمی از کج فهمی بهتر است. او می گفت: رفتارهای متعصبابه، تندروی ها و غیره حاصل کج فهمی است.
در این رابطه بعضاً بین دانشجویان و استاد درگیری لفظی هم به وجود می‌آمد.
حالا امروز به یاد توضیحات آن استاد افتاده و چنین بر می‌آید که بد دفاع کردن، ناشیانه و غیرمنطقی نقد کردن، عصبانی شدن بیجا و … همه از کج فهمی حاصل می‌شود.
بعضی‌ها به ما می‌گویند آنچه در غرب اتفاق افتاده و می‌افتد، همه‌اش نادرست و متزلزل است بعضی‌ها هم در جواب می‌گویند: پس این همه پیشرفت، نظم، مقررات و رفاه اجتماعی از کجا آمده است؟ بگذارید بهتر توضیح دهم. جوانی را در خیابان می‌بینیم که افسار سگی را در دست داشته و بی‌اعتنا به اطرافیان از لابلای خودروها و در جاهایی که چراغ راهنما باشد بدون توجه به چراغ راهنما از یک طرف خیابان به طرفی دیگر می‌رود. این رو می‌توان در زمره کج فهمی قلمداد کرد. چون این جوان از یک طرف می‌خواهد خود را متجدد، امروزی و خلاصه به روز نشان بدهد. اما از سوی دیگر قانون مداری را که از نمادهای تجددخواهی است زیر پا می‌گذارد. پس کج فهم است.
و یا عده‌ای به سگ‌های ولگرد آب و غذا داده و شعار حمایت از حیوانات را سر می‌دهند. این عده باعث تکثیر و فراوانی سگ‌های ولگرد می‌شوند اما از سوی دیگر با این اقدام باعث ایجاد سگ گزیدگی ناامنی، آلوده کردن محیط و غیره می‌شوند. به قول قدیما یک چیز را دیده و یک چیز را ندیده‌اند پس این عده دچار کج فهمی شده‌اند.
همه می‌دانیم که تقریباً در اواخر دوران قاجاریه دروازه‌های ایران به روی غرب گشوده شد و ایده، رفتار، تجهیزات و غیره وارد کشور شدند. عده‌ای هم با سر و صدا و خشونت با این روند مخالفت می‌کردند. به طور مثال تاسیس دبستان در ایران، خوردن گوجه فرنگی، شیوع بیماری در اثر حضور غیر مسلمانان، حمام گرفتن زیر دوش، استفاده از آب لوله کشی، استفاده از لامپ برق، استفاده از کله قند و … که همه حاصل کج فهمی آن افراد بود. و به تدریج کج فهمی آنان به فهمیدن تبدیل شده و مشکل برطرف گردید. بنابراین در هر موضوعی باید سعی شود. آن موضوع را بشناسیم و بفهمیم. چون اگر جامعه دچار کج فهمی شود دچار آفت می‌شود به ویژه اینکه آفت کج فهمی نباید به جان و شخصیت افراد تصمیم گیر بیفتد.
خلاصه اینکه: درک و فهم نادرست یا ناقص از موضوعی را کج فهمی می‌گویند.
* مدیر مسئول
به به عجب پند ونصیحتی ادم یاد معلمان دهه سی وچهل می افتد خدا خیرتان بدهد استاد اجل اگر صلاح میدانید کمی هم. درباره اموزش. وپرورش پویای اوز بنویسید با سپاس از شما معلم ومدیر اخلاق
بیشتر ندانم کاری ها از کج فهمی است
نظر اکثریت با نظر اهل فن فرق دارد
جامعه ای تمدن ساز است که گوش به حرف اهل فن باشد نه تحت تاثیر فضای هیجانی فضای مجازی و بعضاً افراد هتاک
نمیدانم چه کسی جرأت نصیحت و یا خیرخواهی اجتماعی از ما گرفته
اگر همه مخالف سگ گردانی همانند مثال فوق باشیم، اصلا تذکر نمی دهیم
و این رفتار ها گسترش می یابد
افراد نصیحت ناپذیر اگر هتاک هم باشد بسیار برای هنجار های اجتماعی خطرناک هستند
و خطرناک تر از آنها افراد بی تفاوت و سکوت کرده در مقابل آنها هستند
سپاسگزارم از متن خوب شما آقای خضری عزیز
کج فهمی باعث شر ودعوا می شود