نوستالوژی پیراهن آرو و بلوزهای منتی‌گل در اوز

احمد خضری +تابستان ۱۳۴۱ خورشیدی را به یاد می‌آورم؛ روزهایی گرم و پرخاطره که برادرم از کویت به اوز بازگشته بود. هر روز با پیراهن سفید آروArrow از خانه بیرون می‌رفت؛ پیراهنی که برای ما بچه‌های محل، چیزی فراتر از یک لباس بود. نام آرو را کم‌وبیش شنیده بودیم؛ از کسانی که به تهران و شیراز سفر کرده بودند و با شگفتی تعریف می‌کردند که در ویترین مغازه‌ها، کت‌وشلوار و کراوات و پیراهن‌های آرو با شکوهی خاص به نمایش گذاشته شده‌اند.

در اوز، پیراهن آرو به نمادی از مدرنیته بدل شده بود. مردانی که از کویت ، بحرین ،امارات ، قطر برای مرخصی به زادگاهشان بازمی‌گشتند، این پیراهن را بی‌کت‌وشلوار می‌پوشیدند و همه با نام آن آشنا بودند. وقتی از برادرم پرسیدم چه چیزی این پیراهن را چنین محبوب کرده، با لبخندی گفت:
«آرو مارک آمریکایی است؛ پارچه‌اش نخی و سبک، مناسب آب‌وهوای گرم. طراحی‌اش کلاسیک و رسمی، بعضی مدل‌ها یقه دکمه‌دار مخصوص کراوات دارند. این لباس با دوخت عالی و یقه رسمی، نشانه‌ای از زندگی مدرن شهری است.»

سال‌ها بعد، در دهه‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۷۰، نام دیگری در بازار ایران و اوز بر سر زبان‌ها افتاد: بلوزهای فرانسوی منتی‌گل (Montigel). این لباس‌ها بازار را تسخیر کردند و عبارت «بشور و بپوش» را به فرهنگ پوشاک ما هدیه دادند.

ویژگی‌های منتی‌گل زبانزد خاص و عام بود:
– پارچه‌ای با دوام مثال‌زدنی که به‌سختی پاره یا کهنه می‌شد.
– نیازی به اتو نداشت؛ تنها کافی بود بشویی و بپوشی.
– پس از شست‌وشو به‌سرعت خشک می‌شد.
– در تابستان خنک و در زمستان گرم بود.
– از برادر یا خواهر بزرگ‌تر به کوچک‌تر می‌رسید و همچنان نو و شکیل باقی می‌ماند.
– زنانه و مردانه نداشت؛ همه می‌توانستند بپوشند.

این لباس‌ها نه‌تنها پوشاک بودند، بلکه بخشی از خاطره جمعی ما شدند؛ یادگار روزهایی که اوز با رفت‌وآمد مردان مهاجر از کویت , بحرین، ودگر کشورها رنگ‌وبوی جهانی می‌گرفت و در عین حال اصالت محلی‌اش را حفظ می‌کرد.

یادشان به خیر… پیراهن آرو و بلوزهای منتی‌گل، بخشی از تاریخ تغییر پوشاک و فرهنگ ما هستند؛ نشانه‌هایی از روزگاری که لباس، تنها پوشش نبود، بلکه روایتگر سبک زندگی،وگذر از سنتی به مدرنیته و خاطرات خانوادگی بود.بازهم از این دست خواهم نوشت .
* مدیر مسئول 


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد