*مجید حلاجی: دو جمله اسرارآمیز داریم. «یک عالم مشکل» و «ذهنی آرام». انتخاب شما کدامیک است؟
مردی از قطار پیاده شد. روی نیمکت روبرویی پیرمردی ساکت و آرام نشسته بود. از او پرسید: مردم این شهر آدمهای خوبیاند؟ پیرمرد جواب داد: نظرت در مورد مردم شهری که ازآنجا میآیی چیست؟
مرد گفت: آنها مهربان و شادبودند. پیرمرد گفت: اینجا هم همانطور. آرام و شاد و مهربان.
چند دقیقه بعد مردی باعجله از قطار پیاده شد. پیرمردی را دید که روی نیمکت نشسته است. از او پرسید: آدمهای این شهر چطور آدمهایی هستند؟ پیرمرد گفت: نظرت در مورد مردم شهری که ازآنجا میآیی چیست؟ مرد گفت: آنقدر بد که از دستشان شهر را ترک کردهام. پیرمرد گفت: اینجا هم همانطور. نامهربان و مشکلساز.
شخصی این گفتگوها را میشنید. به پیرمرد نزدیک شد و ماجرا را پرسید. پیرمرد با آرامش گفت: ذهن ما از هرکجا آب بخورد، دنیا را همانطور میبیند. این شهر شبیه افکار آنهاست.
این داستان میگوید شما از کجا میآیید؟ از هر نگرشی میآیید، زندگی را همانطور میبینید. اگرچه تغییر طرز فکر نیازمند تلاش است، اما بهمراتب راحتتر از زندگی کردن مطابق روال گذشته است.
۱ -چیزهایی که پشت سر گذاشتهاید را فراموش کنید.
توصیههای فراوانی میشود که در زمان حال زندگی کنیم. در حال بودن یعنی حسرت گذشته را نخوردن و نگران آینده نبودن. گذشته سرشار از تجربههای مفید هستند. این تجارب برای راحتتر زندگی کردن بسیار مفیدند. در این میان خاطراتی از گذشته برایمان خوشایند نیست. یادآوری آنها ما را دچار اندوه و حسرت میکند. اگر دنبال آرامش خاطریم خوب است درسهای گذشته را به خاطر بسپاریم و حسرت و اندوه را فراموش کنیم.
۲ – ذهن خود را با افکار خلاق و سالم پرکنید.
بیایید تصور کنیم ذهنمان مثل یک سالن بسیار بزرگ است. حالا این سالن را پر از افکار آرامشبخش و تلقین کلامی فرض کنید. در چنین حالتی وقتی ترس، نفرت و نگرانی خواست وارد ذهن شود، میبیند روی در نوشتهشده است: «این اتاق پر است.»
تلقین کلامی استفاده از کلمات آرامشبخش در سخن است. کلماتی مانند آرامش و سکوت. وقتی کلمات و جملات مثبت و تأکیدی وارد ضمیر ناخودآگاه میشوند ذهن را روغنکاری میکنند.
۳ – نحوه صحبت کردن خود را کنترل کنید.
بر اساس کلماتی که به کار میبریم و لحنی که آنها را ادا میکنیم میتوانیم خودمان را هیجانزده یا عصبی و ناراحت کنیم. میتوانیم با حرف زدن به نتایج مثبت یا منفی برسیم. با ملایمت صحبت کنید تا آرامش خاطر داشته باشید.
کلماتی که به کار میبریم تأثیر مستقیم و تعیینکننده بر افکار ما دارند. چیزی که به نام فکر میشناسیم با صحبت کردن آغاز میشود. افکار نیز کلمات را میسازند.
۴ – تمرین روزانه سکوت
حداقل ۱۵ دقیقه سکوت در ۲۴ ساعت. به مکانی ساکت بروید. با هیچکس صحبت نکنید. چیزی ننویسید. چیزی نخوانید. هرچه میتوانید کمتر فکر کنید. ذهن خود را به شکل خنثی درآورید. خاموش و غیرفعال. بی قضاوت نظارهگر باشید. بهمرور صداهای هماهنگی، زیبایی و آرامش را میشنوید.
استاردیلی میگوید: «رابطه نزدیکی میان سکوت و شفای روح وجود دارد. کسانی که سکوت را تمرین میکنند بیمار نمیشوند.»
۵ – منبع شوید
ذهن تنها چیزی را میتواند پس بدهد که ابتدا به آن دادهشده است. ذهنتان را با تجربیات، کلمات و افکار آرامشبخش پرکنید تا سرانجام به منبعی از تجربیات آرامشبخش تبدیل شوید. از کوزه همان برون تراود که در اوست.
۶ – قربانی مکانیسم تنبیه شخصی نشوید.
همه ما زمانی مرتکب گناه شدهایم. احساس گناه ما را آزار میدهد. باآنکه صمیمانه به دنبال بخشش الهی بودهایم و میدانیم خداوند مهربان کسانی را که واقعاً طلب بخشش کنند، میبخشد؛ اما ذهن انسان دارای خصوصیت عجیبی است. بدین معنا که گاهی انسان خودش را نمیبخشد. احساس میکند که سزاوار مجازات است. مجازات را انتظار میکشد. درنتیجه وحشت دارد که اتفاق بدی خواهد افتاد. خیلی وقتها این انتظار منجر به وقوع میشود. اگر اتفاق نیفتد وحشت از اتفاق نیفتاده، آرامش را بر هم میزند.
خودتان را تنبیه نکنید. در نگرانیهای آینده زندگی نکنید. زیستن در حوضچه اکنون پر از آرامش خاطر است.
۷ -سپاسگزار باشید.
سپاسگزاری توجه به جنبههای مثبت زندگی است. اگر دوست دارید احساس بهتری داشته باشید، موفق باشید و آرامش داشته باشید سپاسگزاری کنید. شاید این سادهترین و درعینحال کاربردیترین توصیه در مورد کسب آرامش باشد.
* عضو شورای سرپرستی پسین اوز