* احمد خضری: بعضی از واژهها، اصطلاحات و کلمات در جوامعی خاص نماد یک واقعه و یا یادآور یک جریان اجتماعی تاثیرگذار هستند.
به طور مثال: در اوز سال درد، سال ملخ، هنگامه تنگزونی (که در این باره قبلاً مقالهای نوشتهام)، واقعه انتزاع اوز از لارستان و الحاق به مرکز در زمان قاجار و … که هر کدام از این رخدادها در زندگی اجتماعی مردم اوز موثر بودهاند.
اما ماجرای خانه طهماسبی در اوز چیست؟
بیشک «ملا محمد کبیر» در تاریخ اجتماعی و سیاسی جنوب بویژه اوز فردی تاثیرگذار و مهم بوده است و شرح جریان سرای طهماسبی اوز بدون ذکر نام ملا محمد امکانپذیر نیست. اقدام این مرد عاقل و دانا بیشباهت به اقدام اتابک بن سعدبن زنگی در شیراز برای مصون ماندن استان فارس از حملات مغول نمیباشد:« ملا محمد کرامتی از صلحاء، عرفا متمکن، ثروتمند، خیراندیش، مهمان نواز و در خانه باز بوده.» تاریخ جهانگیریه و بنی عباسیان بستک- تالیف محمد اعظم بنی عباسیان -صفحه ۱۱۵
نگارنده تاریخ دلگشای اوز، تحسین و تعریف را حتی به قول خودش بسیار گزاف در مدح او نگاشته است: « گمان نمیرود که پس از صدر اسلام و دوره خلفای راشدین و زمان تابعین و تبع تابعین که خیرالقرون بوده دیگر مادر گیتی کسی را بهتر از ملا محمد اوزی زاییده و پروریده باشد.» تاریخ دلگشای اوز -تالیف محمد هادی کرامتی – صفحه ۷۲
به هر حال این مرد بزرگ توانست در آفرینش ماجرای سرای طهماسبی شاهکار کند. این ماجرا مربوط به دوران نادری و شورش «محمد خان بلوچ در سال ۱۱۴۶ ه- ق اتفاق افتاده است.» دوره افشاریه در لارستان مقارن با شورشهای محلی محمد خان بلوچ و بقایای ایلغار افغانی و شیخ احمد مدنی از بخش اوز «لار» بوده است.» لارستان و جنبش مشروطیت- تالیف محمد باقر وثوقی- صفحه ۵۱
محمد خان بلوچ در دوران سقوط صفویه و حاکمیت افغانها، ابتدا به افغانها پیوست و پس از سقوط افغانها توسط نادرشاه به حکومت کهگیلویه دست یافت. سپس به استانداری فارس رسید. در این زمان نادر شاه از سپاه عثمانی شکست خورده و نارضایتی عمومی پدیدار گشت. حمایت قوم بلوچ، همراهی اهالی تسنن جنوب زمینه را برای شورش محمد خان بلوچ مهیا ساخت. « هنگامی که نادر قصد حمله به بغداد داشت یکی از سرداران او به نام محمد خان بلوچ که حاکم فارس بود سرکشی و عصیان مینماید.» خنج- دارالاولیای فارس- تالیف محمد نور نوری- صفحه ۴۰۷
نادرشاه برای گوشمالی محمد خان به کهگیلویه و هویزه و شوشتر شد. «…بی عصمتی و هتک ناموس و بیمروتی و دستاندازی که نسبت به اهالی هویزه رخ داده بود در آن بلدیه (شوشتر) نیز به مضاعف به عمل آمده.» عالم آرای نادری -جلد ۱- تالیف محمد کاظم مروی وزیر مرو به تصحیح ریاحی – صفحه ۳۴۴
محمد خان بلوچ پس از آگاهی یافتن از بازگشت نادر از بغداد ، چون توان جنگ با وی را نداشت به طرف گرمسیرات و لار آمد. بالاخره محمد خان بلوچ به قریه کمشک محل اقامت شیخ احمد مدنی رفت و از او یاری خواست. نادر پس از آگاهی از فرار محمد خان بلوچ به گرمسیر و حضوراو در کمشک سردار طهماسب خان جلایر را برای دستگیری محمد خان روانه جنوب کرد. «تعداد ۱۵ هزار نفر را به فرماندهی طهماسب خان جلایر برای دستگیری محمد خان روانه کمشک نمود. نامهای هم برای شیخ احمد مدنی نوشت :تو اگر مال و جان ولایت خود را دوست دارد بدون محاربه محمد خان را به فرستادگان نادر تحویل دهد.» سالار جنوب- تالیف احمد سلامی بستکی -صفحه ۵۵
طهماسب خان جلایر ابتدا وارد خنج شده و قلعه خنج را تسخیر و شهر را ویران و باعث کشتار مردم میگردد. « به هر حال حدود ۶۰ هزار نفر کشته و اسیر میگردند و تمام خانهها و ساختمانها، کاروانسراها، مساجد، مدارس، حمام و گنبدها و … را ویران مینمایند…. سرانجام سکنه قلعه خنج نیز از راه اصلاح درآمده به انقیاد و اطاعت گردن نهادند. به قدر یکصد هزار تومان نیز از آنها گرفته …» خنج دارالاولیای فارس -تالیف محمد نور نوری -صفحه ۴۱۱
پس از تسخیر شهر خنج ، سردار طهماسب قصد ویرانی قلعه و شهر اوز کرد و راهی اوز شد. به اطلاع وی و نادر شاه رسانیده بودند که شیخ احمد مدنی اهل اوز است و با اوزیها مشورت میکند. «… شورشهای گسترده شیخ احمد مدنی عوضی (اوزی) طی دوره انتقال صفویه به افشار…» خنج -گذرگاه باستانی لارستان -تالیف وثوقی -صفحه ۶۹
در این هنگام ملا محمد کلانتر اوز با همکاری افاغنه و تفنگچیان اوزی تمام راههای ورود به اوز را مستحکم و مسدود کرده و قلعه را به صورت کاملاً دفاعی در آورده و آماده دفاع از حمله سردار طهماسب قلیخان جلایر شد. «ملا محمد پس از آنکه قلعه اوز محکم و با دلیران افاغنه و شجاعیان بلد و میرشکاران کار آزموده مشید فرمود و اسباب مدافعه فراهم داشت». تاریخ دلگشای اوز -تالیف محمد هادی کرامتی – صفحه ۸۰
به هر حال سردار طهماسب قلی خان سرمست از پیروزی در خنج به فکر تسخیر قلاع اوز، باغ و کمشک و در نهایت دستگیری محمد خان بلوچ و شیخ احمد مدنی را داشت پیشاپیش عدهای از نظامیان خویش را راهی اوز نمود که آنان به سد محکم و دفاع اوز برخورده عقب نشینی کردند. اما ملا محمد و بزرگان اوز که از نتیجه کشتار خنج آگاهی یافتند به فکر فرو رفته و دانستند که حریف سردار و نماینده نادر نشده و باعث آوارگی و بیخانمانی مردم اوز مانند خنج میشود. چون شکست مردم خنج در همه جا پیچید. «سرانجام خنج به دست سردار کینه توز نادر میافتد و ۶۰ هزار نفر مقتول …. باقیماندگان سکنه را که زن و کودک و پیر و جوان بودند کوچ داده روانه شیراز نمودند.» خنج -دارالاولیای فارس -تالیف محمد نور نوری- صفحه ۴۱۱
با وجود اینکه مدافعان اوز چند نفر از سپاه نادر را در همان ابتدا به قتل رسانده و مانع ورود آنان به اوز شده بودند. ملا محمد به اتفاق چند نفر از بزرگان با سردار جلایر ملاقات و تقاضای صلح نموده و حاضر به پرداخت جریمه شدند. سردار جلایر چون از استحکامات اوز مطلع و هدف نهایی خود را دستگیری محمد خان بلوچ و شیخ احمد مدنی می دانست، صلح را پذیرفت و باشکوه و جلال وارد اوز و مورد استقبال قاطبه اهالی قرار گرفت.
وی را مستقیم به مهمانخانه ملا محمد هدایت کردند و در آنجا با انواع غذاهای لذیذ و شیرینیهای دستساز بانوان از وی پذیرایی شد. در این خانه صورت جلسهای تنظیم شد که مردم اوز و توابع را از خطرات مالی و جانی بیمه ساخت.
«نمایندگان اوز و سرداران طرفدار نادر در خانهای که بعداً به سرای طهماسبی مشهور شد قرارداد صلح بسته شد.» عصر اوز- شماره ۱۴۰ -تیرماه ۱۳۹۱
«لذا طریق صلح اختیار و شرایط مصالحه که موادش عبارت از مبلغی زرمسکوک و آزادی اهالی با امنیت تامی بود…. صلح نامه را با امضاء طرفین مزین گردید و با یک خوانچه پر از زر سرخ مسکوک و سبیک تقدیم حضور سردار فرموده شد و به صرف شیرینی کام و زبان همه متلذذ آمده….». تاریخ دلگشای اوز – صفحه ۸۲
آری بدین سان با درایت و مدیریت ملا محمد کبیر اوز از هجوم سپاهیان نادر در امان ماند و از کشت و کشتار جلوگیری گردید و سردار طهماسب قلیخان خود و گروهی از فرماندهانش به سوی قلعه باغ به راه افتاده و مردم اوز وی را تا چند کیلومتر بدرقه کردند و از اوز پیکی به حوالی خنج فرستاده شد که نیازی به ورود تجهیزات، سربازان و سپاهیان نادر به اوز نیست و از دوراهی ارد راهی صحرای باغ شوند.
«در روستای ماله چه (محلچه) و دوراهی حرت (ارد) قبل از پیچیدن به طرف گردنه اوز دشت صافی توجه انسان را جلب میکند که در زمانهای قدیم قافلهها و لشکرها از این راه رفت و آمد مینمودند. یعنی بدون گذشتن از اوز، گراش و لار این مسیر با فاصله بسیار نزدیکتر سر از باغ و صحرای باغ در میآورد.» سالار جنوب -تالیف احمد سلامی بستکی- صفحه ۵۷
بنابراین مهمانخانه ملا محمد کرامتی به دلیل عقد این صلح و ممانعت از خرابی وکشتار مردم به سرای طهماسبی معروف شد و امروز کمتر جوانانی آن را شناخته و جریان آن را میدانند. این خانه در خیابان طاهری واقع شده هم اکنون متعلق به عبدالوهاب کرامتی است و آن تالاری که در آن نشست برقرار و صورتجلسه امضاء شده است تخریب و خانه از حالت اولیه آن زمان به در آمده است.
به گفته عبدالوهاب کرامتی خانه «ملا محمد کبیر» در مقابل این خانه بوده است و خانه فعلی که از آن یاد میکنیم «مهمانخانه ملا محمد» بوده است که به «سرای طهماسبی» معروف شده است. القصه سردار جلایر بعد از خروج از اوز، قلاع باغ و کمشک را تصاحب و تخریب، شیخ احمد مدنی را دستگیر و روانه شیراز نمود و محمد خان بلوچ که به کیش فرار کرده بود نیز دستگیر گردید.
شیخ احمد مدنی در شیراز محاکمه و در دیگ آب جوش به قتل رسید و بعضی میگویند پوست آن را کنده و به درخت آویزان کردند. چشمان محمد خان بلوچ نیز در اصفهان توسط نادر از حدقه بیرون آوردند و سه روز بعد فوت شد و عدهای میگویند در حبس خودکشی کرد.
توجه:
کتب تاریخی محلی بهترین منبع برای کسب اطلاعات و رخدادهای تاثیرگذار است. چون به خوبی شرح واقعه را نوشتهاند. اما منابع معتبر کمتر به جزئیات پرداخته و بیشتر مینویسند: شورش شیخ احمد مدنی در لار و گرمسیر، سعی خواهم کرد در آینده قیام و شورش شیخ احمد مدنی که در زندگی مردم منطقه تاثیر گذار بوده است را نیز بنویسم.
* مدیر مسئول پسین اوز
منابع:
۱- خنج- دارالاولیای فارس- تالیف محمد نور نوری
۲-تاریخ دلگشای اوز- تالیف حاج محمد هادی کرامتی
۳-سالار جنوب- تالیف احمد سلامی بستکی
۴- تاریخ جهانگیریه و بنی عباسیان بستک به کوشش عباس انجام روز
۵- بستک و خلیج فارس -تالیف جمیل موحد
۶- عصر اوز -شماره ۱۴۰ -تیرماه ۱۳۹۱
۷- ویکی پدیا
۸- لارستان و جنبش مشروطیت -تالیف محمد باقر وثوقی
۹- عالم آرای نادری تالیف محمد کاظم مروی
۱۰- خنج گذرگاه باستانی لارستان- تالیف محمدباقر وثوقی
عالیه موفق باشی
عالیه وسپاسگزار دست شما درد نکنه استفاده کردیم
واقعیت و افسانه بهم آمیخته است