لار و لارٱستان

حسن هوشمند: مدتی است بحث تقسیمات کشوری در استان فارس، حداقل در میان مردم و ساکنان شهرستانهای مختلف  ، بویژه شهرستانهایی که خود را مستحق مرکزیت استان جدید می دانند به موضوع روز تبدیل شده است . مردم بخوبی می دانند استان فارس با مساحت بیش از ۱۲۲هزار کیلومتر مربع پس از کرمان ، سیستان وبلوچستان وخراسان جنوبی چهارمین استان پهناور وبا جمعیت بالغ بر چهارمیلیون هشتصد و پنجاه هزار نفرپس از استانهای تهران ،خراسان رضوی واصفهان نیز چهارمین استان پرجمعیت کشور محسوب می شود .اما اگر وسعت جغرافیایی و جمعیت ملاک قانع کننده ای برای تقسیم استان نیست ، قطعا تعداد شهرستانهای تابعه می تواند قانع کننده ترین دلیل برای تقسیم محسوب گردد.

مردم به خوبی می دانند ارایه خدمات مفید و رضایت بخش در یک سیستم اداری که سی وشش شهرستان بزرگ و کوچک زیر مجموعه آن را تشکیل می دهند اگر غیر ممکن نباشد قطعا بسیار دشوار خواهد بود .اگر چه از جامعه امروز ایران نمی توان بعنوان یک جامعه کتابخوان یاد کرد لیکن  ملت ایران یک جامعه بی سواد نیست ، بخصوص در مواردی از قبیل  احقاق حق بسیار دقیق وحسابگر است . آن ها می دانند موضوع تقسیم استان فارس به دو وحتی سه استان جدید می بایست سالها قبل اتفاق می افتاد ، زمانی که تعداد شهرستانها از مرز شانزده شهرستان گذشت این تقسیم بندی لازم و ضروری بود .در حال حاضر،  زیر مجموعه استانداری فارس    سی وشش شهرستان راتشکیل می دهد .

در چنین شرایطی تصور کنید بالاترین مقام اجرایی استان ودر بهترین  شرایط یک روز در هفته تشکیل جلسه داده واز فرمانداران بخواهد مسایل و مشکلات حوزه مدیریتی خود را بیان کنند ، با این ذهنیت که زمان مفید یک جلسه اداری دوساعت «۱۲۰دقیقه» باشد  و بخشی از زمان جلسه به سخنان رییس اختصاص یابد ، بایک محاسبه ساده هر فرماندار حدود  سه دقیقه زمان دارد تمام مسایل ، مشکلات و خواسته های خود را به سمع ونظر جناب استاندار برساند . آیا چنین زمان محدودی برای رسیدگی به آلام  مردم منطقی است ؟ قطعا جواب منفی است ومردم حق دارند در امور روزمره ، موضوع تقسیمات کشوری در استان را دغدغه خود دانسته وآنرا با جدیت دنبال کنند. استان فارس خوشبختانه از ابعاد مختلف یک استان مستعد و صاحب نام است ، از نظر کشاورزی و باغداری از وجود شهرستانهایی چون شیراز ، مرودشت ، جهرم و داراب برخوردار بوده و از بعد تجارت وکسب وکار از توانمندی شهرستانهایی چون لارستان ، خنج ، گراش واوز بهره می برد که هر کدام نام وجایگاهی دارند .

طبیعی است مردم این مناطق با آگاهی از جایگاه خود ،  هنگام درخواست خدمات بهتر وبیشتر از مرکز استان  ، در واقع از حقوق اولیه خودشان  دفاع می کنند . تردیدی نیست که مسئولان کشوری برای اتخاذ یک تصمیم بسیار مهم یعنی تقسیم استان وانتخاب یک شهرستان به منظور مرکز استان جدید  نخست به سراغ معیار هایی که قانون معین کرده است خواهند رفت  ، با این حال در کنار آن معیارها  احتمالا  با این سوال مهم هم روبرو شوند، کدام شهرستان یا حوزه جغرافیایی شایستگی این عنوان را خواهد داشت ؟ در چنین شرایطی چنانچه همه ابعاد مدیریتی در نظر گرفته شده وخدای ناکرده نفوذ های نابجا و سفارشات بی منطق سد راه تصمیم گیرندگان نشود ، پاسخ چندان دشوار نیست ، در این مجال نویسنده سعی کرده است با معرفی یکی از قدیمی ترین و کهن ترین حوزه های جغرافیایی کشور «لارستان » راه را بر تصمیم گیرندگان هموار سازد.

از این واقعیت آگاهیم که ملت بزرگ ایران در طول حیات خود سه مرحله از تاریخ را تجربه کرده است ، مرحله نخست از آن بنام تاریخ افسانه سرایی یا افسانه گویی نام می برند ، مرحله دوم بعنوان تاریخ اسطوره ها یا اسطوره سازی در تاریخ است ومرحله سوم تاریخ مکتوب که هنوز این مرحله از تاریخ ادامه دارد. بدون تردید ایرانیان در هرکدام از مراحل تاریخی گذشته نقشی از خود به یادگار نهاده اند .پیرامون منطقه لارستان نیز خوشبختانه از مرحله دوم یعنی اسطوره درتاریخ نقشی پررنگ و ارزشمند بجای مانده  است .برای مثال در عهد پیشدادیان ودر روزگار کیخسرو ،  این پادشاه فرهمند  ، هنگامی که تصمیم گرفت ایران را براسا س اقالیم تقسیم بندی کرده  و هراقلیم را به خاندانی لایق و شایسته ونامدار بسپارد ، سیستان را به خاندان رستم ، اصفهان «سپاهان » را به خاندان گودرز ولارستان «لاد» را به خاندان گرگین بخشید . با این اقدام خردمندانه کیخسرو   می توان نتیجه گرفت که  لارستان در عصر اسطوره ها در ردیف مناطقی چون سیستان واصفهان دارای اعتبار واز هویتی افتخار امیز وشناسنامه ای معتبر برخوردار بوده است .

از آن زمان به بعد لارستان در مقاطع مختلف به ایفای نقش پرداخت و به گواه تاریخ در کنار سایر حوزه های جغرافیایی تاریخ ساز ، نام خویش را به یادگار ثبت کرد . درعصر صفویه هنگامی که پرتغالی ها در طی چند قرن بر دهانه خلیج فارس چمبره زده و هیچ قدرتی یارای مقابله با آنها را نداشت ، سرانجام این دلاوران لارستانی بودند که به فرماندهی امام قلی خان« سپه سالارقشون  صفوی» با خون خود آزادی این بخش مهم و استراتژیک از  جنوب ایران وخلیج فارس را رقم زدند.

همچنین در این عصر ،  شهر کهن وتاریخی لار مهمترین بارانداز ایران محسوب شده وبزرگترین بازار داد وستد کشور بود .جاده مراسلاتی بندر لنگه لار شیراز قدیمی ترین جاده عبور ومرور کشور است و به رغم بی مهری مسئولان در پنج دهه اخیر همچنان پر رفت وآمد ترین جاده کشور لقب گرفته است . مردم لار ولارستان از قدیمی ترین وکهن ترین مردان عرصه کسب وکار وتجارت هستند و این واقعیت بر هیچ محقق و پژوهشگری پنهان نیست .

در روزگار صفویه مردم لار نخستین جامعه انسانی تحت ستم ایران بود که بدون حمایت  فکری یک رهبر مقتدر وهوشمند از خواب غفلت بیدار شد و برای تضمین  آزادی بدنبال شخصی واجد شرایط که بتواند رهبری مردم رابرعهده بگیرد  ، در شرایط سخت آن   زمان  معمرین وبزرگان شهر را به سامرا و نجف اعزام کرد  ، در حالیکه همان  ایام رهبران دینی  از جمله حاجی میرزا جواد در تبریز ، آقا نجفی در اصفهان ، میرزا محمد حسن آشتیانی در تهران و سید علی اکبر فال اسیری در شیراز برای بیدار کردن مردم تحت ظلم و ستم  در آن شهر ها متحمل زحمات زیاد شده و با مشقت فراوان توا نستند مردم را به جنب وجوش درآورند .

در اواخر حاکمیت قجری مردم لارستان درتاریخ کشور پهناور ایران نخستین ملتی بودند که تحت زعامت یک عالم دینی عنوان نخستین خاستگاه حکومت اسلامی را به خود اختصاص دادند وتفنگچیان لارستانی در اجرای حکم جهاد رهیر دینی خود برای دفاع از مردم و مقابله با انگلیسی ها عازم  شیراز شدند .

حوزه جغرافیایی لارستان از معدود نقاط جنوب استان است که با افتخار از فرهنگی یکپا رچه به نام « فرهنگ لارستانی» وزبان مشترک «زبان لاری» بهره می برد. نام و آوازه لارستان یک هویت وشناسنامه سراسر افتخار آمیز در کشور است .

خوشبختانه لارستان امروز نیزبه پاس تلاش های خستگی ناپذیر ساکنانش از همه معیارهای لازم برای قبول مرکزیت استان جدید برخوردار است . این حوزه جغرافیایی دارای بیشترین شهرها وروستاهای هم فرهنگ و هم زبان بوده و در میان مردم توابع یک ارتباط خاص معنوی برقرار است . وجود زیرساخت های اساسی چون       فرود گاه بین المللی ، بازار داد وستد ، نزدیکی به حوزه خلیج فارس و بخصوص فاصله طولانی تا شیراز مرکز استان فارس از جمله نقاط قوت استان لارستان به مرکزیت شهر تاریخی لار می باشد .

کلام آخر اینکه نگاهی گذرا به روند تقسیمات کشوری نشان می دهد برای انتخاب شهرستانی به عنوان مرکز یک استان  ، لزوما رعایت  چهارچوب قوانین ومقررات خشک وبی روح نیست ، بلکه ابعاد مدیریتی دیگری نیز دراین انتخاب دخیل است. به عنوان مثال درحالیکه تهران با حدود سیزده میلیون سکنه مرکز استان است ، ایلام با پانصد و هشتاد هزار نفر جمعیت نیز می تواند مرکز یک استان موفق باشد . همچنان که فارس با سی وشش شهرستان تشکیل  یک استان داده است قم بنا به دلایل خاص با یک شهرستان هم می تواندمرکز یک استان محسوب شود . در مبحث شهرها درحالی که زاهدان با پانصد وهشتاد وهفت هزار نفر یک شهر می باشد در همان استان تیس از توابع شهرستان کنارک  با یکصد وشصت وپنج نفر تشکیل یک شهر می دهند. با این اوصاف چنانچه شهر کهن و  تاریخی لار با گذشته ای سراسر افتخار بعنوان مرکز استان لارستان منظور نشود احتمالا از فعل نخواستن استفاده شده است.  

 

 

 


3 دیدگاه

  1. درودبرجناب هوشمند

  2. سلام برجناب آقای هوشمندکه مطالب راهوشمندانه بیان فرموده اید

  3. لارستانی کارمند

    جناب اقای هوشمند به نظر شما اگر استان فارس که دارای ۳۶ شهرستان است تقسیم شود ایا دولت نباید حداقل حدود ۱۵ شهرستان را در استان جدید قرار دهد ایا لارستان به جز اوز وگراش وخنج شهرستتن دیگری را میتواند زیر مجموعه داشته باشد لامرد ومهر که نمی ایند ایا جهرم و…….میشود زیر مجموعه لار قرار گیرند بنابراین دولت باید بخاطر دلخوشی لارستانی ها یک استان کوچک با چند شهرستان مجاور لار تشکیل دهد که محال است موفق باشید

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد