یادی از دکتر ایرج کمالی و مروری بر تاریخ بهداشت و درمان لمراسک

نام نیکو گر بماند زآدمی            به کزو ماند سرای زرنگار

اصغر بزازی لمراسکی: بهداشت و درمان کشور ایران در سال های خیلی دور اگر دوران حکیم شیخ الرئیس بوعلی سینا را جدا دانسته، خلاصه می شود به افراد خاصی بنام حکیم باشی با داشتن دکان عطاری و دانستن خواص گیاهان دارویی، بیماران را مدوا می کردند.
نمونه شاخص حکیم فریدالدین محمدعطار نیشابوری را سرآمد این گروه می توان قلمداد کرد. تخلص عطار در سروده هایش برگرفته از این پیشینه شغلی اوست. در اواخر پهلوی اول جنب دفتر بخش لمراسک فردی که گویا ایرانی نبود بنام دکتر کروم هفته ای یک روز به مداوای اهالی منطقه اقدام می نمود. پس از شهریور ۱۳۲۰ با تاسیس اداره بهداشت پیشگیری و درمان بیماران سر و سامان گرفت. از سوی اداره بهداشت منطقه شخصی بنام آقای نجفی که دستیار او پسرش آقا ماشااله اهل سمنان بود که به عنوان کمک بهیار در ساختمان دو طبقه مرحوم حاج حسین صابری که مدرسه کلبادی بود. سپس به دبستان عسجدی تغییر نام یافت. در همان ساختمان هم مدرسه هم درمانگاه مستقر بود. روستاهای اطراف از قلعه پایان تا تیله نو(تیله او) سرپایی درمان می شدند.
در مهرماه سال ۱۳۳۶ با همکاری مرحوم پدرم با جمع آوری طوماری از سوی اهالی لمراسک و تیرتاش از رئیس بهداری بهشهر بنام آقای دکتر عبدالحسین دایی تقاضای پزشک گردید. در نتیجه آقای دکتر ایرج کمالی فارغ التحصیل دانشکده پزشکی دانشگاه تهران اهل لارستان فارس بود، معرفی و مشغول طبابت به مدت ۵ سال، صبح ها در مطب به صورت رایگان و عصرها نوبتی به روستاها می رفت، با حداقل ویزیت بیماران را در منزلشان معالجه می نمود. در این رهگذر در یکی از روزها در راه سراج محله از اسب به زمین می افتد و از ناحیه پا مصدوم می شود، لقای اسب سواری را به عطایش بخشید از این بعد با موتور گازی مدل اکسپرس به روستاها می رفت. بنده هم به دور از چشم آقا دکتر از سوار شدن آن موتور دزدکی بی نصیب نبودم.


در اواخر خدمت ۵ ساله در روستای لمراسک با دختری به نام رقیه (خاور) از خانواده یعقوبی اشرفی در بهشهر ازدواج می نماید. دو دختر متین و محجوب به اسامی کاملیا و کارملا ثمره این وصلت می باشد. در حین زایمان سوم که نوزاد هم پسر بود، مادر به همراه فرزندش فوت می نمایند. ناگفته نماند آقای دکتر جهت وضع حمل خانم بارداری به یکی از روستای اسد آباد همدان رفته بود، که این اتفاق تلخ و ناگوار که تقدیر الهی چنین بود رخ می دهد. دو جنازه را جهت دفن به مشهد برده و به خاک می سپارند که این ایام سخت ترین دوران زندگی برادر بزرگ تر از من می باشد، به حساب می آید.
پس از مدتی با دختر خانمی به نام بدری که از اقوام بودند، تجدید فراش می نمایند. دو دختر گل و نازنین به نام های کتایون و آزاده پا به عرصه وجود می گذارند همگی با کسب مدارج عالی دانشگاهی در زمره تحصیل کرده های بخش اقتصاد و پزشکی و شیمی می باشند. علاقه وافری به لمراسک و لمراسکی ها داشت همیشه مرحوم حاجی بزازی را پدر خطاب می کرد. همه ساله تا برخورداری از توان جسمی و روحی جهت زنده نگاه داشتن خاطرات خود به لمراسک تشریف می آوردند حتی تمایل داشت خانه ای را که در آن سکونت داشتند را خریداری نمایند.
دو تخصص پزشکی قانونی و رادیولوژی را در کارنامه خود دارد و در پایان خدمت تمام وسایل رادیولوژی به جز یک دستگاه با همه امکانات مربوطه که نزدیک به یک میلیارد تومان در آن زمان ارزش داشت به صورت رایگان به موسسه خیریه پزشکی شاه چراغ و آن یک دستگاه دیگر را جهت پژوهش به دانشگاه علوم پزشکی شیراز اهدا نمود.
منشاء خدمات بی شماری از قبیل احداث دبیرستان دخترانه با قبول تمام هزینه های سالانه آموزشی در شیراز و سایر خدمات عام المنفعه در زادگاهش لارستان به یادگار گذاشت. در این راستا با مستقر شدن پزشک در لمراسک با پیشنهاد آقای دکتر کمالی توسط مرحوم حاج رمضانعلی امیری داروخانه ای که مجاز به فروش چند قلم داروی مورد نیاز بود با مجوز رسمی تاسیس گردید و سپس به مرحوم حاج ابوالفتح حجتی که گواهی تزریقات را داشت واگذار شد.


ضمنا جانشین بعد او آقای دکتر خنجری اهل اصفهان که مادربزرگشان در لمراسک فوت می نماید در قبرستان امام زاده احمد با احترام خاصی از سوی اهالی دفن و مراسم باشکوهی برگزار نمودند. و بعد از دومین، شخصی بنام آقای دکتر یوسف پور اهل بابل بودند. دیگر اطلاعات چندانی به خاطر ندارم زیرا ادارات براساس شرح وظایف خدمات رسانی می کردند از طرفی بنده جهت ادامه تحصیلاتم به تهران رفته بودم.
اما سخن آخر حالیه آقای دکتر کمالی در بستر نقاهت کهولت سن، روزگار آخر عمر با برکت خویش را سپری می نماید. ضمن طلب سلامتی برای ایشان از درگاه حق تعالی، یاد و راهش را ما لمراسکی ها نسل بعد از ایشان گرامی می داریم.
گفتنی است که روستای لمراسک در دهستان کلباد شرقی، بخش کلباد شهرستان گلوگاه و استان مازندان واقع شده است.
فرستنده: هادی صدیقی – تهران


3 دیدگاه

  1. خاطره بسیار جالبی بود امیدوارم هرچه زودتر آقای دکتر کمالی بهبودی کامل پیدا کنند تا بتوانند این خاطره را مطالعه نماید و شادابی به زندگی و خانواده و جسم و جانش جاری شود. ضمنا سوالی مطرح میباشد که همسر دوم ایشان هم اهل لمراسک بهشهر میباشد یا اهل منطقه لارستان و اوز .اگر دوستان و آشنایان و خانواده ایشان اطلاعات مذکوررا کامل تر نمایند ممنون میشوم. انشاله فرزندانش موفقو سربلند باشند و بتوانند خدماتی به زادگاه پدر خود یعنی اوز نیز بنمایند که خدمات ایشان همه جانبه باشد و مردم اوز هم از خدمات و اقدامات خیرخواهانه برجسته وبهره مند شوند. و این حرف کاملا درست و با مسمی است که نام نیکو گر بماند زآدمی به کزو ماند سرای زرنگار

  2. با سلام، از لطف جنابعالی که این نوشتار زیبا را در مورد این مرد بزرگ جناب آقای دکتر ایرج کمالی نوشته اید بی نهایت سپاسگزارم. اگر تلفن تماس منزل ایشان را دارید برای بنده ارسال فرمایید. بنده تحصیل در دوره های لیسانس تا دکتری را مدیون دکتر کمالی عزیز هستم و دوست دارم از ایشان طلب حلالیت کنم و آرزوی ملاقات با ایشان را در دل دارم. با بهترین آرزوها محمد فودازی تلفن تماس ۰۹۱۲۵۷۰۷۴۸۴

    • آزاده كمالي

      سلام من دختر ایشان هستم آزاده کمالی دختر کوچیکترشون هستم مادرم بدری سوداگر هستند دختر رییس احمد اوزی هستند .ممنون از دعای خیر شما و الطاف بی کران همه

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد