زندگینامه حاج شیخ عبدالعزیز قاضی زاده امام جمعه اوز

*عبدالرحمن عبدالله پور: مطالعه ی سرگذشت بزرگان، علما و دانشمندان و آشنایی با زندگینامه و خدمات آنها، می تواند الگوی مناسبی برای دیگران قلمداد گردد. نگارش تاریخ و سیره ی بزرگانی که ستون های یک جامعه و جزئی از هویت فرهنگی آن محسوب می شوند، ضمن شناخت بیشتر آنها، تجربیات گرانبهایی را به نسل‌های آینده منتقل می‌کند و مفاهیمی چون اصالت و خودباوری را در میان توده های جامعه تعمیق می بخشد.
شهر اوز که شهره ی علم و فرهنگ و دیانت است، از دیرباز بزرگان زیادی را در خود پرورش داده و بدین سبب، مقصود بسیاری از جویندگان علم و معرفت بوده است. شیخ عبدالعزیز قاضی زاده حفظه الله یکی از آن چهره های بنام این دیار است، که عمر مبارک خود را صرف ترویج فرهنگ اسلامی و ساماندهی امور دینی و اجتماعی مردم نموده است.
ایشان در سال ۱۳۲۵ در شهر اوز چشم به جهان گشود. خانواده متدین حاج ملا عبدالقادر، کودک خود را عبدالعزیز نامید تا مایه عزت خود و اطرافیان خود گردد. رشد و نشأت ایشان تحت نظر پدر گرامی و استاد فرزانه حاج شیخ محمد فقیهی مفتی، شخصیتی مسئولیت پذیر و تلاشگر از ایشان ساخت. فراگیری دروس مقدماتی علوم دینی در مکتب خانه و اتمام دوران شش ساله ابتدایی در شهر اوز، پایان دوران تحصیل ایشان در زادگاه شان بود؛ چرا که برای کسب علم و بهره بردن از بزرگان آن دوران منطقه، می بایست عزم سفر کند.
ایشان که اینک نوجوانی ۱۴ ساله است و در کنار اتمام تحصیلات ابتدایی مهارت بنایی را نیز آموخته؛ در سال۱۳۳۹ عازم بندرلنگه می شود. وجود مدرسه علوم دینی سلطان العلماء و حضور عالم جلیل القدر شیخ محمد علی خالدی حفظه الله در آن شهر، علت این سفر است. کم نیستند کسانی که برای استفاده از محضر این عالم بزرگوار به شهر بندرلنگه عزیمت کرده‌اند. دوران تحصیل ایشان در بندر لنگه تا سال ۱۳۴۶ ادامه می یابد. هفت سالی، که نقش مهمی در رشد شخصیت ایشان داشته و تلاشگری و صبوری را در کنار مفاهیم دینی، در وجود ایشان تقویت ساخته است.
اینجا پایان تحصیلات شیخ در کشور است، اما اهداف ایشان بسی بلندتر و بالاتر از آن است که به اینجا ختم گردد. انگیزه و تکاپوی این جوان ۲۱ ساله، پس از سه سال اقامت در دیار پدری به ثمر می نشیند و ایشان برای تکمیل آموخته هایش عازم راس الخیمه می شود. سال ۱۳۴۹ مصادف است با ورود ایشان به معهد علمی آن شهر. تحصیل ایشان در راس الخیمه سه سال ادامه می یابد و در سال ۱۳۵۲ و به قصد ورود به دانشگاه اسلامی مدینه منوره، راس الخیمه را ترک و عازم شهر پیامبر علیه الصلاه و السلام می گردند.
برای طلاب علوم دینی، اینجا قله است و چه توفیقی بالاتر از همجواری با پیامبر اکرم علیه الصلاه و السلام و بهره گیری از اساتید بنام آن شهر. علاقه ی وافر شیخ به فقه و احکام اسلامی، باعث می شود تا ایشان ۱۲ سال دیگر را در این رشته به تحصیل خود ادامه داده؛ مدرک فوق لیسانس را از دانشگاه اسلامی مدینه منوره اخذ نموده و سپس راهی دیار خود گردند.
در طول این مدت ۲۲ سال تحصیلات آکادمیک، هرگاه شیخ امکان بازگشت به شهر خود را داشتند، حتما این فرصت را غنیمت شمرده و کلاسهایی را برای بزرگسالان شهر برپا می نمودند؛ تا از همان ابتدا وظیفه خود را به عنوان یک دعوت گر انجام داده باشند.


ایشان که در سال ۱۳۵۲ وارد دانشگاه اسلامی مدینه منوره شده بود، برای اتمام دوره فوق لیسانس، تا سال ۱۳۶۳ به تحصیلات خود ادامه داده و این، پایان تحصیلات آکادمیک ایشان می باشد. شیخ سه سال پس از ورود به مدینه منوره در سن سی سالگی ازدواج کرده که حاصل آن چهار فرزند می باشد.
سال ۱۳۶۳ به پایان رسیده و شیخ که اینک به کشور خود بازگشته است، به مدت ۷ سال به بندر خمیر سفر کرده و در مدرسه ی صدر الاسلام آن شهر، به عنوان مدرس، مشغول به تدریس می شود.
در سال ۱۳۷۰ شیخ به شهر خود بازگشته و در کنار استاد فرزانه حاج شیخ محمد فقیهی، امور دینی مردم را ساماندهی کرده؛ نقش معاون و همکار امام‌جمعه و مفتی شهر را به خوبی انجام می دهد و سپس از همان سال ایراد خطبه های جمعه را نیز متقبل می گردد.
شیخ سالها مدرس مدارس علوم دینی شهر اوز بوده و همچنین بین سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۹ مدیریت مدرسه عالی علوم دینی احمدیه را نیز بر عهده داشته است. از سال ۱۳۸۲ و با وفات عالم بزرگوار حاج شیخ محمد فقیهی، مسئولیت امامت جمعه به ایشان واگذار می گردد؛ که با لطف خداوند متعال، پس از گذشت ۱۸ سال کماکان این مسئولیت مهم را با تمام وجود بر دوش خود حمل می کنند.
حضور شیخ در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی شهر نیز بسیار پررنگ بوده و ایشان به عنوان هیئت امنا در تعدادی از مراکز علمی و فرهنگی نیز حضور داشته و دارند.
جایگاه علمی و شخصیت کم نظیر ایشان باعث شد تا ایشان در زمره ی دیگر علمای بزرگ منطقه، عضو هیئت فتوای اهل سنت و جماعت جنوب قرار گیرد.
ایشان بارها به عنوان روحانی کاروان حج، عازم سرزمین وحی شده اند. شیخ به مانند سلف خود، نقش مهمی را در وحدت و همگرایی منطقه عهده‌دار بوده‌اند و به عنوان یکی از سردمداران این عرصه، نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا نموده اند. همین امر باعث شد تا به دعوت مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و در این زمینه، سفرهایی را به اندونزی، لبنان، سوریه و تانزانیا داشته باشند؛ تا نقش پررنگ تری را در عرصه ی وحدت فرامنطقه‌ای عهده‌دار گردند.
آرزوی دیرینه‌ی شیخ که همیشه سرلوحه ی فعالیت‌های ایشان بوده و هست؛ خدمت به خلق خداست، و ایشان شاکر توفیقاتی هستند که خداوند متعال در این عرصه نصیبشان کرده‌اند.
تمام تلاش شیخ در عرصه ی تدریس آن بوده ‌که طلابی قوی‌تر و با مدارک و سطح علمی بالاتر از گذشتگان پرورش یابند، تا بتوانند مسئولیت ها و خدمات مربوطه را به نحو احسن انجام دهند. توصیه ی همیشگی شیخ به طلاب، توجه به علوم مورد نیاز و طی کردن مدارج بالای علمی و متخصص شدن در زمینه های مختلف بوده و هست.
یکی از مواردی که مایه ی مسرت شیخ است، محقق شدن تلاش ها و درخواست ها و پیگیری های مداوم برای ارتقای شهر اوز به شهرستان بوده؛ که می تواند سبب شود خدمات و امکاناتی که مردم نیاز دارند در دسترس ایشان قرار گیرد.
شیخ به عنوان پدری دلسوز که عمر گرانقدر خود را برای مردم شهر خود صرف کرده است؛ شهروندان عزیز را به همدلی و وحدت و رعایت تقوای الهی سفارش می کند. بی شک پیشرفت همه جانبه شهر، به دستان همه شهروندان میسر می‌شود؛ و یکدلی و همکاری با تکیه بر خداوند متعال، موثرترین راهکار برای داشتن شهری مثال زدنی خواهد بود.
سخت‌کوشی، صبوری، مردمداری، اخلاص و تسلط علمی از ویژگیهای شیخ است که اگر در وجود کسی جمع گردد، او را مایه ی خیر و برکت قرار خواهد داد.
ضمن آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت برای حاج شیخ عبدالعزیز قاضی زاده امام جمعه ی محترم شهر اوز و همچنین سایر عزیزانی که دلشان برای سعادت دیگران می تپد؛ نیکوست که در پایاناشاره ای نیز داشته باشیم به آنکه، قدردانی از زحمات کسانی که برای آبادانی دنیا و آخرت دیگران تلاش می‌کنند، می تواند قوت قلبی برای ایشان باشد؛ حتی اگر خود به آن راضی نباشند.
خداوند توفیق دهد تا سپاسگزار نعمتهای بیکرانش باشیم.
* مدرس مدرسه امام شافعی اوز


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد