محمد شکوه کارآفرین اوز: رمز موفقیت من، توکل به خدا و صداقت با مردم است

برخی تصور می کنند رسیدن به موفقیت، نیاز به زیرساخت ها و سرمایه های بزرگ دارد و به دنبال آن باید به دیگر شهرهای بزرگ رفت. این افراد از این موضوع غافل هستند که هزینه های زندگی در شهرهای بزرگ، بسیار زیاد و دردسرها و گرفتاری هایش هم بیشتر است.

پس باید دست در دست مردمان خونگرم دیارمان در توسعه اقتصاد، اشتغالزایی و ارزش آفرینی، نقش داشته و فضایی ایجاد نماییم تا سرمایه ها ترغیب شوند و توان و تلاش و اندیشه ی خود را در داخل شهر خود صرف کنند و به موفقیت برسند.

ما در اصل همه چیز داریم ولی برای موفقیت به یک مدیر دلسوز نیاز داریم. اگر پای سرمایه گذار در شهر باز شود، اقتصاد شهر دگرگون می شود، جوانان بیکار جذب طرح های اشتغالزا خواهند شد و از نظر رونق اقتصادی شهر شکوفا می شود.

 شکوه، در نظر دارد تا جوانان پرتلاش، با استعداد و صاحب فکر را برای رسیدن به هدفهای بزرگ حمایت کند. این حمایت ها در واقع پیش نیازها و سرمایه گذاری هایی است که برای شروع یک کسب و کار لازم می باشد و با وجود آنها ریسک افراد برای شروع بسیار کمتر و در نتیجه ترس آنها از شکست نیز کاهش می یابد. پس تصمیم گرفتیم مصاحبه ای با فردی که در حرفه های مختلف کارآفرینی کرده است داشته باشیم:

محمد شکوه فرزند محمد عزیز متولد سال ۱۳۴۳ دوران ابتدایی و راهنمایی خود را در شهر اوز گذراند و دوران دبیرستان خود را به شهر لار رفت. بعد از گرفتن مدرک خود در رشته فنی تراشکاری وارد بازار بندرعباس شد و به نزد پدرش رفت و در مغازه پوشاک بچگانه شروع به کار کرد. ۲۵ سال از عمر خود را در این راه گذاشت و توانست بسیار موفق و در این چند سال مناطق بندرعباس، لنگه، لارستان و … را پوشش دهد. تا اینکه بازار کار خراب شد پس به فکر افتاد تا کاری را انجام دهد که درآمدزائی خوبی داشته باشد. با وجود مشغله زیادی که در بندرعباس داشت هچ وقت شهر و خانواده اش را رها نکرد و مرتب به اوز می آمد. و چون تعلق خاطر زیادی به زادگاهش داشت و با توجه به کمبودهایی که در شهرش احساس می کرد تصمیم گرفت کارگاه آهن آلات را حدود ۸ سال قبل در دوراهی کوره که در آن زمان مخروبه ای بیشتر نبود، تاسیس کند تا هم منبع درآمدی برای خودش باشد و هم بتواند برای تعدادی از همشهریان خود ایجاد اشتغال کند. 

وی می گوید: ما نیز می توانیم خیلی راحت حتی با سرمایه‌ای اندک نه تنها برای خود کار ایجاد کنیم، بلکه دیگران و افراد جویای کار را شاغل کرده و در راستای تولید و با نگاهی دقیق به اطراف ظرفیت‌های کار و تولید و تلاش را شناسایی کرده و در این راه گام برداریم. البته در این راه شرکای او محمدرسول رسولی و ابراهیم هاشمی او را همراهی می کنند.

سال‌هاست غذاهای فست فودی و پیتزا فروشی‌ها بارنگ و طعم هایشان تمام خیابان‌های شهر را تصرف کرده اند و این  به حدی است که تازه‌کاران کسب و کار اولین چیزی که به ذهنشان می‌رسد راه انداختن یک رستوران فست فود است. اما چند وقتی است که میان این بازار رستوران‌ها و غذاهای پرزرق و برق، رستوران‌های غذای خانگی سر بیرون آورده‌اند. حالا بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند به جای خوردن یک غذای سنگین، دستپخت‌های محلی بخورند. این نیاز در شهر باعث شد تا محمد شکوه و شرکایش(محمدرسول رسولی و ابراهیم هاشمی) نیز به فکر دایر کردن بیرون بر در شهر با نام بیرون بر پاک شوند. و این کارشان نیز باعث اشتغال زایی حدود ۹ نفر از همشهریان عزیزمان گردید. رفته رفته این کارگاه و بیرون بر رونق گرفت و جای خود را در شهر باز کرد.

او می گوید: در راستای کارگاه آهن فروشی چون به ورقه های آهنی از قبیل ورق گالوانیزه که مجبور بودیم از شهرهای جهرم، لار، ده شیخ و … تهیه کنیم پس تصمیم گرفتیم در شهرک صنعتی اوز کارگاه ورق گالوانیزه دایر کنیم تا اجناس را خودمان تولید کنیم و مجبور نباشیم از شهرهای دیگر تهیه نماییم. و توانستیم با راه اندازی کارگاه در شهرک صنعتی اوز، با سرمایه‌اندکی برای ۴ نفر به صورت مستقیم در کارگاه ایجاد اشتغال کنیم.

و دوباره در راستای بیرون بر چون کیفیت غذا خوب بود و مردم راضی بودند و در بیشتر مواقع با کمبود جا و مکان برای پذیرایی از مهمانان با تعداد زیاد روبرو می شدیم پس تصمیم به ساختن تالاری در شهر گرفتیم. با پیگیری ها و بالا و پایین رفتن پله های ادارات توانستیم سالنی در انتهای شهر که سال های سال متروکه بود را به مدت ۱۸ سال از شهرداری که به مزایده گذاشته بودند، اجاره کرده و با هزینه حدود یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان آنجا را بازسازی کنیم. البته باید گفت که تمام نقشه و دکوراسیون آنجا را از شهر تهران با برنامه ریزی های دقیق انجام داده ایم.

محمد شکوه می گوید: خاطره ای که در طول ۶ ماهی که تالار  را احیا می کردیم  یک روز جوان معتادی به نزدم آمد و گفت آقای شکوه تو خانه من را ویران کردی یا چوپانی که مدعی بود خانه گوسفندان من را اشغال کرده ای. ولی من با رضایت کامل به کار خود ادامه دادم چون همیشه می شنیدم که می گفتند اوز تالار درست و حسابی برای مراسم ندارد و من از همان جا بود که در نظر داشتم برای شهرم قدمی بردارم. اکنون که این ایده را با تشویق های احمد کریما و مهرزاد رسولی اجرایی کرده‌ام و در این حوزه فعالیت دارم بسیار راضی هستم و در گام نخست با سرمایه‌ اندکی وارد کار شده و در حال حاضر چندین نفر به صورت مستقیم در این کارگاه فعالیت دارند. لازم به گفتن است که من از ابتدای کار با موجودی ۲۰ میلیون تومان شروع به کار کردم و در این راه شرکایم محمدرسول رسولی و فیصل عبدالهی مرا همراهی کرده اند. لازم است در اینجا از شهردار سابق نوید خادم پور و شورای چهارم به خصوص آقایان: جعفر راستگو، محمود محبی و خانم طیبه نامی که همکاری های زیادی را با ما داشته اند، تشکر و قدردانی نماییم.

شکوه به گرفتن وام هیچ اعتقادی ندارد چون می گوید وصیت پدرم بود که هیچ وقت از وام دولتی استفاده نکنیم و او نیز تا به الان این وصیت را آویزه گوش خود کرده است.

وی با بیان اینکه من و شرکایم آقایان محمد رسول رسولی و فیصل عبدالهی برخلاف آنچه مردم تصور می‌کنند سرمایه‌داران بزرگی نیستیم و می توانیم بگوییم ما سرمایه‌داران بسیاری در استان داریم که جزء مالکین بوده و از لحاظ مالی حرف برای گفتن دارند اما با توجه به اینکه کار صنعتی حاشیه‌ها و آسیب‌های خودش را دارد حاضر نیستند خودشان را وارد این دغدغه‌ها کنند و ما با ساخت این تالار توانسته ایم بسیاری از عروسی ها و مراسم های دیگر که در خانه ها و یا مکان های کوچک انجام می گرفت و برای مهمانان و اطرافیان خوشایند نبود را تا حدودی راحت تر کنیم.

وقتی نام امپراطور را از زبان مردم منطقه می شنویم به این پرسش می رسیم که چرا نام امپراطور را برای این تالار انتخاب کرده اند که شکوه در جوابمان می گوید: من این نام را انتخاب کرده ام به این دلیل که اوزی ها از قدیم الایام در تمام نقاط جهان امپراطوری می کردند و در همه جا حرف اول را می زدند و با جرات می توانم بگویم که تجارت جنوب اوزی ها بوده اند. 

مدیریت سالن امپراطور بر عهده فرخنده جهاندیده می باشد و محمد شکوه می گوید به این دلیل مدیریت را به یک خانم واگذار کرده ام که خانم ها میزبان بسیار خوبی هستند و در مدیریت، چیدمان وسایل، خدمات و … بسیار خوب عمل می کنند و اگر دقت کنیم در همه جای جهان مدیریت تالار و سالن ها را اکثراً خانم ها به عهده دارند.

سالن امپراطور نیز توانسته است تعداد زیادی از همشهریان چه خانم و چه آقا را تحت پوشش خود قرار دهد. البته ۳ پرسنل ثابت و حدود ۲۵ نفر پرسنل جهت انجام خدمات در مراسم مختلف، آنجا را اداره می کنند و سعی شده است برای پذیرش پرسنل ها از قانون و مقررات خاصی استفاده نشود تا کسانی که جویای کار هستند به راحتی بتوانند حتی برای مدت کوتاهی آنجا مشغول فعالیت شوند.

در حین مصاحبه و در بین صحبت های محمد شکوه می توانستیم شور و نشاطی که از ساختن این تالار داشت را به وضوح حس کنیم. حتی خودش نیز می گفت که دوست دارم در تمام مراسم هایی که در این تالار برگزار می شود حضور داشته باشم. چون این تالار یک آرامش خاصی به من می دهد.

از او می پرسیم تا با الان مشکلی برای تالار به وجود آمده است که از عهده آن بر نیایید: می گوید به لطف خدا تا به الان با هدفی که داشته ایم توانسته ایم گام های مثبتی برداریم. ولی بله به یاد دارم برای یک مراسمی که تهیه میوه را بر عهده خودمان گذاشته بودن و ما فراموش کرده بودیم که روز بعد تعطیل است برای خرید میوه دچار مشکل شده و مجبور شدیم به شهرهای همجوار رفته و صندوق صندوق میوه های مورد نیاز خود را از مغازه های مختلفی تهیه کنیم. هر چند مشکل ما به سختی در آن روز حل شد ولی این جرقه ای بود تا به فکر راه اندازی میوه فروشی عمده با داشتن یک سردخانه بزرگ برای مواقع ضروری بیفتم.  که این کار نیز برای مدت کوتاهی انجام گرفت ولی متاسفانه با حمایت نکردن میوه فروش های شهر  از یک کارآفرین بومی که می توانست مشکل خود میوه فروش ها برای تهیه میوه و رفت آمد به شهرهای هم جوار  را آسان تر کند، تحقق پیدا نکرد و تعطیل شد. وی معتقد است ترک میدان مسابقه آسان ترین ولی بدترین راه است و برنده واقعی در زندگی کسی است که برای رسیدن به اهدافش اراده داشته باشد و از هیچ تلاشی فروگذار نباشد و اکر مردم و مسئولین شهر از سرمایه گذارن بومی حمایت کنند و آنان را تنها نگذارند قطعا سرمایه گذاران دیگری نیز هستند که منتظر فرصت اند تا پا به عرصه سرمایه گذاری در شهر اوز بگذارند.

با وجودی که در نقطه نقطه شهر کارآفرینی کرده است و درآمد چندانی ندارد ولی باز هم دلش برای شهر و همشهریانش می تپد و همین عشق است که او را پاگیر این شهر و دیارکرده و انگیزه کار و خدمت را هر روز بیشتر از پیش در وجودش قوی تر می کند. در این راستا خانواده او نیز همراهی اش می کنند و وی نیز با همه اقشار مردم همکاری های لازم را خواهد کرد و می کند.

سخن پایانی او خبر خوبی است که در چند ماه آینده در شهرمان مکانی احداث خواهد شد که باز هم موجب اشتغال زایی تعداد زیادی می شود.

در پایان با خود فکر می کنیم واقعا چند درصد مردم تلاش کردند ایده خود را جامه عمل بپوشانند؟ باور غلطی که در بین مردم وجود دارد این است که فکر می کنند برای راه اندازی یک شغل نیازمند یک سرمایه هنگفت هستند. کسی که می گوید «نمی شود»چند بار کاری را شروع کرده که موفق به انجامش نشده است؟ اصلا بلد است کسب و کاری راه بیاندازد؟ بلد است ایده پروری کند؟ روی خلاقیت خودش کارکرده است؟ و….

گزارشگران: حمیرا نامدار و مریم سمیعی


8 دیدگاه

  1. احسنت فراوان به این همشهری خوش فکر کارآفرین و دوست دار اوز

  2. موفق و پیروز باشند
    به امید سرمایه گذاری دیگر دوستان اوزی

  3. اوزی از بندرعباس

    زنده باد اقای شکوه که با همت خود باعث عمران وابادی شهرمان شده اید در بین همشهریان داخل وخارج سرمایه وثروت خیلی زیاده اما قدرت ریسک وابتکار وخلاقیت چندان وچود ندارد کسانیکه مانند اقای شکوه قدرت ریسک داشته باشند در اینده موفق هستند اینشالله که دیگران هم با تاسی از ایشان در شهر زادگاه خود سرمایه گزاری نمایند تا سبب رونق وابادی اوز شوند

  4. عبدالله خضری از تهران

    مراسم عروسی یکی از بستگانم در سالن امپراتور برگزار شد و در آن حضور داشتم. به هنگام پذیرایی ناهار و همچنین در مراسم شب، برنامه ریزی و نظم و خدمات دهی بسیار عالی بود. این مدیریت خوب و ایجاد این فضای مجهز و دلپذیر را به دست اندر کاران این مجموعه تبریک میگویم. این سالن با بسیاری از سالن های خوب تهران برابری می کرد.

  5. با سلام ، گزارش ارزنده و سازنده ای بود که امیدوارم بیشتر از این ، از فعالان اقتصادی و آنهایی که بغیر از منافع شخصی دل در گرو شهری آباد دارند ، دلنوشته هایشان را به رشته تحریر در آوریم.
    یک اشاره خیلی مهم از طرف جناب آقای شکوه عنوان شده ، که مدیریت صحیح میتواند با طرح های خوب و سازنده از طرف منتخبین شهر که مسلماً در جهت سود آوری و راهکارهای عملی برای جوانان و سرمایه گذاران شهر است، امیدوار کننده باشد.
    محمدرسول باغی

  6. باعرض سلام اقای شکوه .ممنون از بابت تعصبی که به زادگاه خوددارید و ممنون از کارافرینی موفقتان فقط یه مشکل اساسی که هست در مدیریت اهنفروشی دارید مدیریت نالایقی که انتخاب کردین و همین تسمیم اشتباه باعث مشکلات زیادی شده و شاید هنوز مشریانی باشن که از اجبار خرید کنن ولی با دل ناراحت و ترس از سواعتماد

  7. دلیلش چیبود اقای محترم که نظر من رو تو سایت نزاشتین وقتی کسی به نوشته شما احترام میزاره و وقت برای خوندن

  8. درود وسلام اول به این سرمایه گذار خوب دوم به نشریه خوب پسین اوز که همیشه بهترین ها را مطرح مى کند از آقاى خضرى تلاشگر تشکر مى شود

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد