امنیت جنوب با تفنگ های ساخت اوز

نامهربانی طبیعت و عدم وجود کشاورزی،دامداری، صنعت و معدن مردم خوش ذوق اوز را به فکر چاره انداخت. میرمحمد حاجی میر و برادرانش میرحسین و میراحمد در یک روز گرم تابستانی در اواخر زمامداری کریم خان زند در منطقه شرق اوز که کنار سبز نامیده می شود گرد هم آمده و از خشکسالی و فقر و ناامنی صحبت می کردند. برادر بزرگ تر آنان، میرمحمد نگاهی به درختان کنار(سدر) انداخت و گفت: عجب منبع انرژی حرارتی هستند. همین جمله آنان را به فکر استفاده از این منبع انرژی انداخت. میرمحمد مسافرت هایی به مغویه بندرلنگه، کرمان و هند داشت و پیشنهاد تاسیس اولین کارگاه تولید تفنگ را داد. مدتی این بحث ادامه داشت تا این که اولین کارگاه تولید تفنگ توسط میرمحمد حاجی میر در یکی از محلات قدیمی اوز به نام لرد میری برپا شد.

چوب درخت کنار(سدر) در موقع سوختن بیشترین حرارت را نسبت به سایر چوب ها داشته و ماندگاری آن نیز زیاد است. این می توانست بهترین و بزرگ ترین لوازم اولیه برای کارگاه شود. تولیدات کارگاه که همانا تفنگ های ساده بود با طراحی اولاد طایفه میر در اوز خیلی زود و خوب جواب داد. بعد از کارگاه میر محمد حاجی میر به ترتیب سایر برادرانش که در بالا اسم بردم و میر عبدالواحد فرزند میر حسین هر کدام یک کارگاه جداگانه راه اندازی کردند. بدین سان در اوز ۱۶ کارخانه تفنگ سازی حدود (۲۰۰) سال پیش بوجود آمد. نیاز و ضرورت باعث شکوفائی استعدادها شده و نوآوری های خوب هم نتیجه آن می شود.

این بخشی از سخنان احمد خضری پژوهشگر، نویسنده و مدیر مسئول نشریه کهن پسین اوز است. که در گفت وگوی در مورد سابقه تفنگ سازی در اوز مطرح ساخت در زیر گفتگوی ما را بخوانید:

* لطفا: چگونگی راه اندازی کارخانه یا کارگاههای حدادی و تفنگ سازی در اوز را بیشتر توضیح دهید؟

قبل از هر چیز خدمت عزیزان عرض کنم که زنده یاد محمدهادی کرامتی در کتاب جاودانه تاریخ دلگشای اوز می نویسد: «ذکر کارخانجات حدادی و تفنگ سازی» ولی به صراحت باید گفت: که آنچه در اوز به تولید تفنگ و سلاح می پرداخت به معنای امروزی کارخانه نبودند، بلکه کارگاه محسوب شدند. ولی در گویش مردم اوز به هر نوع کارگاه تولیدی، کارخانه می گویند. به هر حال شغل حدادی و آهنگری مورد علاقه گروهی از مردم بود بویژه خاندان میر بود و نیاز و ضرورت جامعه آن را شکل داد.  و در خدمت منطقه قرار گرفت.

*آیا درباره کارکرد این کارگاه ها اطلاعاتی دارید؟

بله. در بسیاری از این کارگاه ها که دارای کوره های بزرگ ذوب فلزات بودند، لوله های تفنگ خیلی ساده تولید می شد. دستگاه های دیگری که به احتمال زیاد از هندوستان وارد شده بود، این لوله ها را صیقل و آن را نقاشی و به قول معروف ساخته و پرداخته می کرده است. خوب لوله ها که ساده بود و داخل آن باید دارای برآمدگی می شد یعنی برغو می زدند و داخل آن را کاملا صاف و صیقلی کرده و سپس برغو می زدند. عده ای نجار نیز به ساختن قنداق مشغول بودند و گروهی نیز به ساخت گوشه، نظربندی، ماشه سازی، حلقه سازی و غیره می پرداختند. بنابراین در این کارگاهها تفنگ سازی گروههای بسیاری هر کدام با وظیفه مشخص مشغول انجام وظیفه بودند. بدیهی است گروهی نظرها، ماشه ها، حلقه ها را بر روی لوله ها و عده ای نیز آن را تنظیم و محکم و در نهایت به صورت یک تفنگ زیبا می آراستند.

*آیا همه این کارها در یک کارگاه صورت می گرفت؟

بعضی از کارگاه ها که قدیمی و معروف و بزرگ بودند مانند کارگاه تفنگ سازی میرمحمد، میرحسین و میراحمد همه این کارها در یک کارگاه (کارخانه) ساخته و نصب می شد ولی بعضی از کارگاه ها فقط کوره داشته و تولید لوله می کردند و بقیه امور در سایر کارگاه ها صورت می گرفت. بطور مثال کارگاه حاجی عبدالرحمن میرمحمد شاهمیر در نقاشی و نصب و ظرافت قنداق آراستگی و زیبائی آنها حرف اول را می زد.

* وجود این کارخانه ها چه تاثیری در مردم داشت؟

در یک کلمه باید گفت مردم در آن دوره خشکسالی و مشکلات اقتصادی، ثروتمند شدند. چون تفنگ و اسلحه نیاز روزانه و واجب مردم جنوب بود. آوازه تفنگ سازی مردم اوز از محدوده جغرافیای منطقه گذشت و حتی دولت وقت نیز به این صنعت مردم توجه کرد. از بعد فرهنگی، مردم اوز احساس دیگری داشتند. اعتماد به نفس آنان بالا رفت و شجاعتشان بیشتر شد. از بعد اجتماعی در منطقه دارای عزت و احترام شدند. آنان را مردمانی صنعتگر و قوی دانسته بطوری که هیچ راهزنی و هیچ گروهی به اوز و کاروان اوز جرات حمله نداشت. از بعد اقتصادی، اوز مرکز تجارت و کسب کار شد. هیزم، گندم، لبنیات، انواع مایحتاج زندگی از جوانب اطراف به اوز آورده شده و با اسلحه و مهمات ساخت اوز مبادله می شد. باید به صراحت گفت که اولین تجارت اوز با خارج با همین تفنگ ها شروع شد. مقصد بیشتر مردم مسقط بود. صدور تفنگ و ورود انواع مایحتاج صنعت تفنگ سازی از انگلیس و سویس از طریق مسقط، عمان نتیجه آن بود.

*بفرمایید چه نوع تفنگی در اوز تولید می شد؟

انواع و اقسام …. تفنگ ها ی مختلف در اوز ساخته می شده است. مثلا برای حفظ قلعه و برج ها تفنگی ساخته می شد به نام «شمخال» که در اوز به آن شمغال می گفتند بسیار بزرگ و سرپر بوده است قطر لوله آن حدود ۲۵ میلی متر بوده و چون سنگین بوده است برای حمل و استفاده ۲ نفر به نام شمغال چی آن را حمل و استفاده می کردند. از دیگر تفنگ ها سیه تاب یا سیاه تاب، ته نشان، دوکل، ساده، نقره کار، پیچ تات، جوهر دار، را می توان نام برد به طور مثال تفنگ های جوهردار ساخت اوز منحصر به کارخانه میرحاجی در جنوب ایران معروف شد. چون ماشه، گوشه، نظربندی و قنداق از خارج وارد می کرد و زرق و برق بسیار بر روی آن کار می شد. حتی به طلاکوبی، نقره کوبی و غیره مزین می گشت و ماشه و نظر و گوشه آن از خارج وارد می شد.

*میزان تولید تفنگ ها در این کارخانه ها را بفرمائید؟

 گرچه سند مکتوبی در این باره نداریم ولی از قول مرحوم حاج شیخ محمد فقیهی امام جمعه متوفی اوز ماهانه بیش از ۵۰ تفنگ در این کارخانه ها تولید می شده است. قیمت تفنگ ها از ۱۰ قران الی ۲۰ قران و تفنگ های جوهردار ۴۰ قران و تفنگ شمغال حدود ۵۰ قران به فروش می رفت. ناگفته نماند که کارخانه ها، لوله های تفنگ را بیشتر در شب می ساختند چون می خواستند اگر کوچکترین سوراخ یا روزنه ای در لوله باشد در تاریکی شب نمایان شود. میدان میران یا لرد میری آن زمان که از قدیمی ترین محلات اوز است بیشتر محل سروصدا بود ولی مدیران کارخانه ها اجازه آزمایش تفنگ در آن میدان خیلی کم می دادند و بیشتر در صحراهای اطراف به آزمایش می پرداختند.

*بفرمائید این کارگاه ها تا چه زمانی دایر و کی برچیده شد؟

تولید تفنگ و وجود کارخانه ها یک ایجاد اشتغال بسیار خوبی در منطقه بود چون کارگرانی از اطراف هم در اوز مشغول به کار شدند. بیش از یک قرن به طول انجامید و از سال ۱۳۰۰ خورشیدی کم کم کارخانه های اوز رو به افول گذشت یعنی صنایع پیشرفته اروپا بساط کهنه و قدیمی را کم کم به انزوا کشاند و تفنگ های جدید ساخت فرنگ عرصه را بر تفنگ های ساخت اوز تنگ کرد. البته تا پایان دوران قاجار تعدادی از این کارگاه ها وجود داشت که بعد از روی کار آمدن سلطنت پهلوی اول همه این کارگاه ها برچیده شد.

*آیا استادان اوز به سایر شهرهای ایران نیز رفتند؟

البته صنعتگران خودشان این کار را نکردند. چون عشق و علاقه آنان به زادگاه را بر شهرهای دیگر ترجیح می دادند ولی نصیرخان لاری حاکم لارستان در اوائل حکومت قاجار روزی به اوز آمد و از دیدن کارخانه ها و کارگاه های تفنگ سازی اوز به وجد آمده و موضوع را به شیراز گزارش داد. گویا چند دستگاه و چند نفر استادکار از اوز برای تاسیس کارخانه تفنگ سازی به شیراز اعزام شدند ولی در این مورد اطلاعات دقیقی در دست نیست.

این نکته را نیز عرض کنم که در روی بیشتر تفنگ های ساخت اوز جملات «نصر من الله و فتح القریب» «انا فتحنا لک فتحنا مبینا» و اشعاری نیز حک می شده است. یک نمونه شعر که بر روی تفنگ جوهردار حک شده بود چنین است:

این طرفه تفنگ ساختم از وجه حسن                          اژدر صنعتی که ریـزد آتش ز دهن

مـاننـد عصـا و یـد بیضـای کلـیـم                            لشکر شکن و عدو شکن و صید افکن

در حل حاضر تفنگ های ساخت اوز در موزه های مسقط و لندن نگهداری می شود.

*سخن پایانی؟

مردم اوز پیوسته در حال تلاش و کوشش بوده اند. عدم وجود صنعت، معدن، کشاورزی، آب و هوای مطلوب آنان را مجبور به مهاجرت ساخته که شهرهای کرمان، یزد، بندرعباس از اولین شهرهای حضور آنان برای تجارت بوده است و البته داستان حضور آنان در بمبئی و کلکته در کشور هندوستان نیز شنیدنی است و حالا هم حضور آنان در امارات متحده عربی اما با وصف این موضوع هیچگاه شهر و دیار خویش را فراموش نکرده اند و اینک به جای کارخانه تفنگ سازی، کتابخانه های زیبا، دانشگاه های عظیم و مدارس، موسسات فرهنگی را جایگزین کرده اند تا هیچگاه از صحنه فعالیت اجتماعی و فرهنگی به دور نباشند اما برای ارتقاء این بخش که حق آنان است در انتظار اقدامات مسئولان روزشماری می کنند.

گزارشگران: حمیرا نامدار و مریم سمیعی


8 دیدگاه

  1. امراله مهماندوست

    از خواندن مطلب فوق لذت بردم

  2. شهروند اوزی

    بسیار خوب. اما ما. اوزیها. نباید. بر تنها به گذشته خود. دل خوش. باشیم بر باد وخواب گذشته وافتخار به. فرهنگی. بودن. اوز. باعث. شده. که. از قافله. پیشرفت. وترقی. وابادانی. در منطقه. ونسبت به. شهرهای هم جوار عقب. بیفتیم. مطالب گذشته. تنها یک. خاطرات. است باید واقیعیات. امروز. جامعه. ومنطقه. را بیشتر برای. نسل امروز. بازگو. کنیم ما. زمانی. پس. از. لار. مهمترین شهر. منطقه. درجنوب فارس بودیم. اما. امروز. گراش. خنج. بستک. خمیر. لامرد. مهمر. واخیرا. جویم. هم. در حال. عبور. از ما. هستند. وما در باد گذشته. وفرهنگ. و…….خوابیده. ایم

  3. جناب اقای خضری باسلام و احترام.
    مطلب کارخانه تفنگ سازی اوز خواندم. فوق العاده بود.
    خداقوت

  4. جناب احمد آقا خضرى واقعا جالب است خیلى قشنگ تنظیم شده بود

  5. از خارج از كشور

    آقاى احمد اول دستت درد نکنه مثل همیشه پرکار واکتیو دوم مطلب خیلى عالیه سوم خوب تنظیم شده البته من همکارها رانمى شناسم ولى ماهر بودند چهارم اون شور وحال اولها را در عکست نمى بینم کمى پیر شدى وسالم باشى

  6. عالی بود، جا داشت یادی کنید از حاجی ملک منظریان (ملک ) سرکرده تفنگداران اوز، که سال ها در مقابل غارت و چپاول ترک ها جنگید.
    و در آخر در یکی از همین جنگ ها با افتخار به دیار باقی شتافت.

  7. با عرض سلام و ارادت خدمت سرکار خانم کمال نژاد، آیا کلکسیون عکس و تصویر از تفنگهای ساخت قدیم اوز وجود دارد؟ بالاخص عکسهای که نشانگر نقش و نگارهای که روی تفنگهای بصورت کنده کاری روی قسمت‌های فلزی یا چوبی انجام می‌شد؟ بدیهی است که کارگاه‌های مختلف ساخت تفنگها برای زیبایی کار خود و همچنین ترویج تولید خود از بغیر از نقش و نگارهای شکارگاه و طبیعت نمایی از مهری منقش که حاوی خلاصه نام کارگاه و سازنده آن بر روی قسمت‌های تفنگها نگاشته میشد. بنده مشغول یک گزارش تحقیقی علمی در این راستا هستم و بینهایت متشکر میشوم از هرگونه همکاری در این زمینه.

  8. با عرض سلام و ارادت خدمت آقاى احمد خضری ، آیا کلکسیون عکس و تصویر از تفنگهای ساخت قدیم اوز وجود دارد؟ بالاخص عکسهای که نشانگر نقش و نگارهای که روی تفنگهای بصورت کنده کاری روی قسمت‌های فلزی یا چوبی انجام می‌شد؟ بدیهی است که کارگاه‌های مختلف ساخت تفنگها برای زیبایی کار خود و همچنین ترویج تولید خود از بغیر از نقش و نگارهای شکارگاه و طبیعت نمایی از مهری منقش که حاوی خلاصه نام کارگاه و سازنده آن بر روی قسمت‌های تفنگها نگاشته میشد. بنده مشغول یک گزارش تحقیقی علمی در این راستا هستم و بینهایت متشکر میشوم از هرگونه همکاری در این زمینه.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد