بیائید روراست حرف بزنیم

* عبدالعزیز خضری: در نکوداشت ۱۴ تیرماه وروز قلم و حضور مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی – فرهنگی استانداری فارس و ترتیب نشستی بدین دو مناسبت در تالار بخشداری اوز، نگارنده را بر آن داشت تا نگرشی نقدگونه به جریان ها از جمله اصحاب سخن و قلم داشته باشد.

در جلسه اول که برگزار کننده بهرام رفیعی دبیر انجمن ادبی تائب مبتکر برپائی آن بود و بیش از هر چیز لازم است از تقبل نمایندگی برای ترتیب مجلس از وی تشکر کرد.

او گفت خوشبختانه اصحاب قلم در بخش اوز در بهترین حالت ممکن از آزادی و آرامش قرار دارند که یکی از فعالان پیر عرصه قلم (سردار نوروزی) در سخنان خود پرسید؟ شما از کدام باور نتیجه گرفته اید که مطبوعاتی ها از بهترین موقعیت برخودارند؟ و شاید ننوشتن ها از تنگناها، آنها را بدین امتیازی مفتخر ساخته است و نویسنده این سطور اضافه کرد بر کدام اعتماد بر خود بباورانیم که منزلت صاحبان قلم آنقدر ویژه است که افراد مشابه و از مناطق غیر برآنان غبطه می خورند؟ 

و اما در جلسه دوم و پای مجلس مقام استانداری فارس که بانویی خوشرو و متواضع بود، از بیان صحبت بجز از چرائی که چرا بخش اوز ارتقا پیدا نمی کند (محمد صدیق پیرزاد) و صحبت های نگارنده که تاکید کرد بر صحبت همکار مطبوعاتی و اجتماعی بر چرایی عدم ارتقا و افزون بر آن،  بیان داشته های سازمان زیر مسئولیت(دانشگاه آزاد اسلامی) که در آن علاوه بر مشارکت  مردمی و بیشتر حتی مسئولان دولتی (مهندس محمدرضا باقری فرد مدیر کل راه و شهرسازی لارستان ) در باروری اش،  نقش داشته اند. از عوامل نظم، مشارکت، ارتباط و تعامل نام برد که ریشه آن را در باورها برشمرد و افزود:

 با این حال خاطرنشان شد، بخش و دانشگاه  با معظلات خاص خود،  مواجه هستند که محقق نشدن بعضی از آن ها، بر می گردد به همه عوامل از مسئولان محلی، روحانیون، مطبوعات که در پیگیری بی حوصله و ضعیف نشان داده می شود  به طوری که عوامل درگیر حداقل در پروسه زمانی موضوع را فراموش می کنند و یا چنان مجذوب تمجید و تعریف های مهمان یا مهمانان مسئول قرارمی گیریم که باور می کنیم بخش اوز هیچ مشکلی ندارد.

در ادامه صحبت گفته شد : در سطح جامعه همین نامتوازنی درآمد به هزینه و تنزل بی رویه ارزش پول ملی در مقابل ارز خارجی و گرانی  کالاهای اساسی  که وجوددارد بیشتر به عملکردهای مسئولان بر می گردد تا به عوامل خارجی .

راقم با بیان دو موضوع بالا ، این نوشتار را به ارزیابی عملکردی در صاحبان سخن و قلم می پردازد که بیشتر اگر نه تمجید و تعریف به گزارش بدون دردسر واقعه، کلی گویی و بدون ورود به مصداق  اکتفا می کنند.

امروز، گوش هر شنونده ای به نصایح و سخنرانی آشنا و بعید است تا عملی در سخن گوینده یا نویسنده تجربه نکرده باشد، بپذیرد به قول حکیم فردوسی از سرمایه های انسانی شعر و ادب فارسی :

بزرگی سراسر به گفتار نیست      دو صد گفته چون نیم کردار نیست

در جایگاه خبرنگار کدام یک از سه  نشریه اوز به تجزیه و تحلیل اعتباراتی پرداخته ویا می پردازد،  هر ساله از بودجه ملی کشور که به بخش اوز اختصاص می یابد، چه میزان از ارقام مندرج درکاغذ تا میدان عمل اجرایی شده است؟ .

در این شرایط خشکسالی و بی آبی عوامل انسانی چقدر از تبدیل زمین های بکر بیابان، باغ شهر و نابودی مسیر آب انبارها و جابه جایی حریم ها دخالت داشته اند وچه واکنش قانونی منجربه عمل رخ داده است؟

چند روز قبل مقامی مسئول در شورا و شورای حل اختلاف تعریف می کرد:

 در بیابان روبروی تپه ای  واقع درفل بدارکه تسطیح  صورت گرفته، خانه ساخته شده و با وجود پیگیری ها هیچ مسئولی جوابگو نیست!؟ درحالی که برای ساخت ساختمان دانشگاه آزاداسلامی که زمین آن البته با قباله معتبرمحلی که توسط نیکوکاری اهدا شده بود، ازسوی اداره مسکن وشهرسازی وقت چنان عرصه بردانشگاه تنگ شد که بیش از سه سال دونده گری وصرف منابع مالی با کاهش مساحت، تفکیک وخرید موضوع ختم به خیرشد.

در کلان  نگری هرازگاهی از اختلاس های بزرگ وکوچک  خبرمی شنویم !

این ناهنجاری ها برگرفته خودسانسوری در ما مطبوعاتی ها و صاحبان سخن در مجامع  ومسئولان است ونتیچه اش بی تفاوتی به مقدرات عمومی  و وارد شدن آسیب های جدی به جامعه و حاصلش گرانی و افت ارزش پول ملی است.

و اما این که طوری وانمود شود در بخش اوز کمبودی نیست یا کم است و یا ظاهر رفتارمان اینگونه نشان دهد. حاصل چیزی می شود، که شاهدش هستیم بخش اوز با این همه امکانات عمومی، ولی چرا نباید در ورود به هفتاد سالگی عمرخود، ارتقا پیدا کرده باشد؟

 ما مسئولان و متولیان سخن به چه میزان سعی کرده ایم بازگو کننده حق مان در نزد عالی ترین مقامات کشور و با وقت گذاشتن مفید البته منجر به نتیجه باشیم و یا چه قدر کوشیده ایم ساختار اصولی بعضی از ادارات را که فاقد تشکیلات سازمانی، نفرات استخدامی و بودجه برنامه ای هستند در نزد این مقامات مطرح وحقوق بخش و این ادارات را مطالبه نماییم.

 درست که به لطف مشارکت خوب نیکوکاران و نیز منابع خوب دولتی، کمبودها را به صورت ملموس و حاد حس نمی کنیم ولی پذیرفتنی نیست اداراتی  بعد از چند دهه و یا چند سال که از عمرشان می گذرد ومنحصرآ باتوانائی مدیرانش، اندک کارکنان و با حداقل دریافتی که به کوشش روسایشان که خود نیز حق الزحمه ای نمی گیرند و مساعدت نیکوکاران تامین و مدیریت می شوند، در بخش اوز باشند!

قبلاً از ضعف روزنامه نگاران سخن گفته شد و اکنون به مظلومیت آنها اشاره می شود.

کدام اداره در همین اوز حاضر شده است در مدت یک سال حداقل مبلغ ۵۰ هزار تومان بپردازد و سه نشریه که با زحمت زیاد صاحبان  و پشتیبانی نیکوکاران گردانده می شوند، بخرند و یا در سال آگهی به آنها بدهند تا گردانندگان آن، خوشنود شوند. مسئولان آنها را می بینند. آن کسی که مایل است نشریات  از تنگناها و بیش از آن که می نویسند،  ولی به زعم او نمی نویسند، خود بنویسند،

صاحبان رسانه با فشار روحی و روانی و وقت نهادن غیر متعارف سروکار دارند ناچار هستند ملاحظات را درنظر داشته باشند.

 مسئولان اجرائی امید که به این باور یقین پیدا کنند چنان چه رسانه ها در جایگاه واقعی خود قرار داشته باشند و از ابراز عقیده آزاد برخوردار شوند بیش از همه نفعش به مسئولان و جامعه می رسد. مطبوعات آزاد همچون یک قدرت نظامی می ماند که در ایجاد انسجام داخلی و بازدارندگی ترفندهای منفی خارجی می تواند نقش اساسی ایفا کند.

رسانه ها و خبرنگاران می توانند پل ارتباط بین دولت و مردم باشند و در صورت آزادی مشروع مطبوعاتی و قانونی قادر خواهند بود، در پیشگیری از مفاسد اجتماعی به خصوص فساد اداری، زمین خواری سهم بالا و در تقویت بنیان های اعتماد و عبوردادن جامعه از بحران و ناهنجاری های احتمالی، از یاوران کلیدی قوای سه گانه کشور باشند.

*عضو شورای نویسندگان و رئیس دانشگاه آزاد


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد