حمیرا نامدار: در سال ۹۹ در گوشه و کنار کشور سخنان ناشی از گرانی مسکن به گوش میرسید، چه خرید خانه و چه اجاره، مسئلهای است که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند، گویا این مشکل پیر و جوان نمیشناسد و همه را درگیر کرده است.
افزایش قیمتهای ناگهانی و چند درصدی مسکن در هرسال قدرت برنامهریزی برای خرید مسکن را از مستاجرانی که هرسال تلاش دارند تا به خرید مسکن اقدام کنند را سلب کرده است. به همین دلیل مستاجران باز هم به شرایط رهن و اجاره تن میدهند و تلاش میکنند تا در توافق با مالکان یا یافتن مسکن جدید برای خود سرپناهی پیدا کنند. خرید خانههای نقلی و کوچکمتراژ راهکاری است که بعضی از مستاجران برای رهایی از اجارهنشینی انتخاب میکنند.
زوجهای جوانی که برای آغاز زندگی شان نیاز به خانه دارند، امروزه آواره بنگاهها هستند تا شاید بتوانند با سرمایه اندکی که دارند مسکنی را انتخاب کرده و همچنین خانوادههایی که بعد از چندین سال زندگی مشترک به علت گرانی مصالح ساختمانی نتوانستند خانهای بسازند یا به علت بالا بودن قیمت ملک همچنان مجبور به مستاجر بودن هستند که امروز از اجاره کردن منزل با متراژ کوچک هم عاجز هستند.
این شکل بیسابقهای گرانی تا به حال وجود نداشته است. اجارهها در مناطق مختلف شهر اوز از ۱۰ تا ۱۰۰ درصد نسبت به سال های گذشته افزایش یافته است و البته این مسئله قانون دقیقی ندارد چرا که تعیین اجاره خانه ها بر عهده مالک ملک است و هیچ کس دیگری هم نمیتواند در آن دخالت داشته باشد.
با این حال آنچه روشن است این است که مسئله مسکن یک تصمیم سلیقهای بوده که در اختیار دلالان است و از هیچ قانونی پیروی نمیکنند هر مالکی هر طور که خودش میخواهد قیمتگذاری میکند و تمام اینها شرایط را برای مستاجران سختتر از گذشته کرده است.
مشخص نیست چه کسی مسئول ساماندهی به وضعیت بازار مسکن در اوز است؟ آیا در این حوزه نظارت هم میشود؟ بر چه اساسی قیمت اجاره بالا و پائین شده است؟
مسکن یکی از نیازهای اساسی انسان ها برای تشکیل خانواده و زیستن است. این روزها قیمت یک متر مربع زمین در نقاط حاشیه شهر اوز به بیش از ۳ میلیون تومان رسیده است. وجود دلالها و واسطه ها یکی از علتهای اصلی گرانی زمین و مسکن است.
یک کارگر که حداقل قانون کار را دریافت می کند، امروز بیشترین درصد حقوق خود را برای اجاره مسکن باید پرداخت کند که این موضوع شرایط را برای زندگی سخت میکند.
داشتن سرپناهی کوچک برای بسیاری از جوانان و البته سایر قشرها به آرزویی بزرگ تبدیل شده که در حسرت بهدست آوردن آن حتی اگر برنامهریزی دقیق هم داشته باشند سالیان سال باید تلاش کنند تا در این بازار آشفته حال افزایش قیمت خانه و زمین، صاحبخانه شوند. افرادی که مستأجر هستند جزء قشر ضعیف محسوب میشوند که حتی در تأمین معیشت خود هم ماندهاند که این تورم ها هم به آن اضافه شده است.
قصه مسکن به داستانی پر غصه برای مردم تبدیل شده است ماجرایی که نتیجه آن چیزی جز خانه به دوشی برای بسیاری از مردم نبوده است. این افزایش قیمت به اندازهای است که یک واحد مسکن مهر ۵۵۰ تا ۶۵۰ میلیون تومان خرید و فروش میشود؛ حال آنکه مسکن مهر برای اقشار کمدرآمد جامعه طراحی شده بود.
رهن و اجاره در مسکن نیز با افزایش قیمت همراه است برای اجاره یک واحد آپارتمان در مسکن مهر براساس انصاف صاحبخانه باید مبلغی تا حدود ۶۰۰هزار تومان تا یک میلیون تومان نیز کرایه پرداخت شود.
مشکل اینجاست که تورم، فقط در بحث مسکن خلاصه نمیشود و همه بخشها را از خوراک، پوشاک، لوازم خانگی و …. را گرفتار کرده است؛ حالا هم که به لطف دلار، بهانه ای برای گران فروشی پیدا شده است.
* عضو شورای نویسندگان.
با سلام خانوم نامدار خوب نوشته است گرانی مسکن چه خرید چه اجاره بی داد میکندبااین اوضاع چگونه میشود یک جوان کم درامد صاحب خونه شود و تشکیل خا نواده بدهد مالکان ولالها دست مردم رابسته اند
خرید یک متر زمین و خانه برای جوانان اوز به آرزوی دست نیافتنی تبدیل شده است . دلالان همچنان خون مردم را میمکند .