خادم خوش صدای مسجد از ناگفته ها می گوید

نوای دلنشین اذان روح انسان را جلایی دیگر می بخشد، از همان دوران کودکی این مسئله در ذهنمان نقش بسته بود خادمان مساجد پیرمردانی هستند که عمر خود را فقط وقف خادمی مسجد کرده اند. از روز قبل سوالات بسیاری را که در ذهنمان داشتیم، برای این مصاحبه آماده کرده بودیم. به دنبال آن بودیم که در این دیدار جواب بسیاری از سوالاتی که گاه از کودکی در ذهنمان داشتیم را بیابیم.

قرار بود ساعت پنج و نیم عصر به مصاحبه ای بروم که حتی آدرس خانه شان را هم نمی دانستیم پس بهترین راه رفتن به آنجا زنگ زدن به تاکسی تلفنی شهرمان بود تا ما را به مکان مورد نظر برساند. وقتی به آنجا رفتیم درب خانه باز بود و این کمی برایمان عجیب آمد چون الان درب هیچ خانه ای را باز نمی گذارند و این خود نشان از حفظ رسوماتی بود که قدیم در اوز وجود داشته است. با گرمی به همراه خانمشان از ما استقبال کردند. محیط خانه بسیار آرام بخش بود.

وی خود را محمدهادی قاضی زاده فرزند محمود، اهل و ساکن اوز، دارای مدرک ششم ابتدایی از مدرسه بدری و از آخوندهای اوز معرفی می کند.

بعد از گذراندن دوره ابتدایی خود برای امرار معاش به نزد عمویش عبدالرحیم قاضی زاده و مدتی نزد حاج محمدرسول فقیهی حرفه نجاری را یاد گرفت. حتی در دوران دو سال سربازی خود در شیراز نیز به ساختن در و پنجره مشغول بود. در کنار نجاری چون از همان دوران کودکی یکی از آرزوهایش خدمت به مسجد بود بنابراین به نزد مرحوم حاج شیخ محمد فقیهی رفت و به مدت ۳ سال درس دینی را فرا گرفت و مدت کوتاهی هم در مسجد قاسمی نزد شیخ دانشی بود.

شیخ قاضی زاده چون خدمت در مسجد و آماده نمودن این مکان مقدس برای نمازگزاران را موجب شادی روح و روان خود می دانست، پس به مدت ۲ سال به مسجد قاسمی رفت و امامت آنجا را به عهده گرفت و بعد از آن به مسجد بلال آمد و تا به الان که ۳۳ سال از آن زمان می گذرد در خدمت این مسجد است. به غیر از پیش نماز بودن در مراسم دینی از قبیل: مولود خوانی، ختم، عزاداری و … نیز شرکت می کند.

می خواهیم برایمان از رسم و رسومات قدیم در ماه مبارک رمضان بگوید: در آن زمان که مثل حالا لوازم صوتی و بلندگو نبود پس موذن به بالای پشت بام مساجد می رفت و مناجات می کرد و مردم با صدای مناجات از خواب بیدار می شدند و بعد از یک ساعت بانگ بیدارباش که می گفتند: « بیدار باش بیدار باش، بنده الله بیدار باش، امت محمد مصطفی بیدار باش، اهل سعادت بیدار باش و … » سر می دادند و پس از یک ساعت دیگر بانگ آب می گفت که مردم به خوردن سحری و نیت برای روزه و ادای نماز صبح آماده می کردند. هر موذن در محله خود به بالای پشت بام مسجد می رفت و این کار را انجام می داد. حاج  محمدهادی نیز در مسجد قاسمی و مسجد بلال بیدارباش می گفت. چون محیط کوچک بود به راحتی صدای آنان شنیده می شد.

روحانیون هم دوره ای های خود را مرحوم حاج محمد امامی، حاج شیخ محمد فقیهی، حاج ملا محمد زمان خضری را معرفی می کند و می گوید مرحوم حاج عبدالرحیم آخوند بین تمام روحانیون صدای خوبی داشت و مولودخوانی قشنگی می کرد.   

در قدیم در ماه رمضان مردم بعد از نماز عشاء نماز تراویح را در مسجد و نماز قیام خود را در خانه هایشان می خواندند ولی امروزه این نمازها به صورتی جماعتی در همه مساجد خوانده می شود. البته نماز قیام بعدها به پیشنهاد حاج شیخ عبدالعزیز قاضی زاده مفتی و امام جمعه اوز در ده شب آخر ماه مبارک رمضان به صورت جماعتی خوانده می شود. 

در گذشته در ماه رمضان برنامه مولود خوانی و سخنرانی در مساجد بیشتر از الان بود. مولود خوانی اهمیت زیادی در بین مردم داشت به طوری که برای انجام این مراسم مسجد را چراغانی و با جانماز(حرمی) و گل دیوارها را تزئین و گلاب پاشی می کردند و اگر کسی در دل نذری داشت در حد توان خود برای مراسم مولود چیزی را بین مردم پخش می کرد. و یا اگر هیچ خَیری پیدا نمی شد خادمان مسجد همه با هم چیزی را خریداری و توزیع می کردند. تا حداقل یک مولود در مسجد محله خود داشته باشند.

شیخ می گوید: یادم است در کودکی وقتی که مرحوم حاج شیخ احمد فقیهی مولود می خواند من و چند نفر از دوستانم پشت سر او می ایستادیم و گوش می کردیم. بعد از جناب حاج شیخ احمد، حاج شیخ محمد فقیهی و الان حاج شیخ عبدالعزیز قاضی زاده مولودخوانی می کنند. البته حدود ۷۰ سال پیش پدر بزرگ و پدران ما خطیب نماز جمعه بوده اند. تعریف می کردند که همیشه خطیب مسجد جمعه از آخوندهای محله زیر بودند. و منبر و نماز جمعه همیشه توسط آخوند های محله زیر خوانده می شد. دو تا از فرزندان شیخ محمدهادی نیز راه پدر را ادامه داده اند و در مواقع لزوم امامت مسجد را برعهده می گیرند.

از همان دوران کودکی یکی از آرزوهایش اذان گفتن بود. می گوید به یاد دارم چون در قدیم آب نبود تا مردم وضو بگیرند مجبور بودیم آب از چاه بکشیم و درون حوض بریزیم تا نمازگزاران وضو بگیرند. من نیز این کار را زیاد انجام می دادم بخاطر اینکه مرحوم حاج محمد امامی اجازه دهد نعت بخوانم و اذان بگویم. قشنگ به یادم دارم روزی که امامی اجازه داد تا به روی صحن مسجد بروم و برای اولین بار در سن ۱۳ سالگی برای مردم شهرم در مسجد جمعه اذان بگویم. در پوست خود نمی گنجیدم فکر می کردم بهترین های دنیا را به من داده اند. او می گوید: اذان گفتن یک کار مادی نیست کار معنوی است. او اذان حاج عبدالرحیم آخوند را ماندگار می داند و حالا اذان خودش هم ماندگار می شود.

در طول مصاحبه به مسائل مختلفی می پرداختیم و سعی می کردیم تا از جنبه های مختلف فعالیت خادمان برای مردم  که بسیارجالب و البته ناگفته است، پرسیده شود:

*یکی از رسوم قدیم دیگر شهرمان که بسیار جالب و خواندنی است خیمه زدن به مدت سه روز بر سر مزار مردگان بود. به این صورت که سه شبانه روز سه ملا در قبرستان بر سر مزار میت خیمه می زدند و به نوبت به قرآن خوانی می پرداختند. تا هم ثوابی برای میت باشد و هم نگهبانی دهند تا حیوانات جسد را از خاک بیرون نیاورند. البته چون ملاها سه شبانه روز این کار را انجام می دادند خانواده میت برای آنها غذا و آب می بردند. بعد از سه روز خیمه ها را جمع کرده و به خانه میت می رفتند و دعای ختم می خواندند و  هزینه ای نیز به آنها می دادند.

*دعای ختم قرآن در ماه رمضان برای مردگان وجود دارد. به طوری که هر کس می تواند در طول سال خصوصا ماه رمضان چندین ختم قرآن برای اموات خود انجام دهند و به عقیده شیخ محمدهادی قاضی زاده این ختم همچون دسته گلی است که برای امواتمان می فرستیم.

* از دیگر آئین های آن زمان ختم شیخ عبدالقادر گیلانی در شب های دوشنبه و پنج شنبه به این صورت بود که تعدادی از مردم در خانه مرحوم محمدهادی آخوند خدری گرد هم جمع می آمدند و با توزیع تعدادی ریگ های صاف و با بهم زدن آنها سوره های حمد و قول هوالله می خوانند و دعا می کردند. و پس از پایان دعا با شیرینی های نذری از مردم پذیرایی می شد.

ختم نقش بندی نیز در شب جمعه در مسجد شیخ بود. که این ختم فقط توسط شیخ بعد از نماز عشاء تا پاسی از شب خوانده می شد. البته باید گفت که این آئین های مذهبی دیگر به فراموشی سپرده شده است.

*در قدیم دل ها به هم نزدیک تر و رفت و آمدها بیشتر بود. همسایه ها دلواپس همدیگر می شدند و اگر همسایه ای یک روز به مسجد نمی آمد جویای حالش می شدند. در حل مشکلات همدیگر می کوشیدند و حتی در بیشتر مواقع غذاهای خود را با هم می خوردند. 

*وی ۱۹ سفر حج که ۱۱ سفر آن حج تمتع(یکی برای خودش و ۱۰ تای دیگر به نیابت برای مردم ) و ۸ سفر حج عمره( ۳ حج برای خود و ۵ حج دیگر برای مردم) داشته است و در اکثر سفرهای حجاج همراه کاروان نیز به مولود خوانی می پرداخته است.

* هنوز هم در تعزیه ها ختم می بخشد. البته برای ختم بخشیدن در مراسم تعزیه هیچ هزینه ای دریافت نمی کند.

* اگر مصرف آب و برق در مساجد کم باشد هزینه قبض آب و برق مجانی است در غیر این صورت از سوی خیرین این هزینه ها پرداخت می شود.

برخی از این آئین ها که گفته شد کمرنگ و در گذر زمان دچار تحول شده اند و­­ رسوم یا روش برگزاری آداب شادی یا سوگواری های مذهبی و غیره در طول سال های متمادی از گذشته تا کنون تغییرات بسیاری پیدا کرده است.

حاج ملا محمدهادی قاضی زاده بسیار خوش صداست و در مراسم مردم از صدای او لذت می برند.

گزارشگران: حمیرا نامدار و مریم سمیعی


2 دیدگاه

  1. با عرض سلام و خسته نباشید ، بنده مریم صادقی فرزند عبدالله صادقی هستم یکی از مریدان و دوستان حاجی محمد هادی قاضی زاده ، من به فرمایش پدرم باید با این بزرگوار در تماس شوم ، اگر امکان دارد شماره تماسی از این بزرگوار به ایمیل من بفرسید لطف بزرگی در حق بنده و فامیل بنده کرده اید ، الله نگهدار

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد