لحاف دوزی؛ هنر فراموش شده در کوچه پس کوچه های قدیم شهر

لحاف دوزی هنری رو به فراموشی که تمام سرمایه کاریش، یک سوزن، مقداری نخ، یک انگشتانه و کوله باری از تجربه است. درگذشته لحاف دوزی کار بسیار پر رونقی بود و محصولات این شغل جز جدایی ناپذیر زندگی قدیم‌ترها به حساب می‌آمد، اما متاسفانه در سالهای اخیر با توسعه ماشین های نساجی، تولید پتو، لحاف و تشکها و بالشتهای صنعتی، رفته رفته از رونق لحاف دوزی دستی کاسته شده و این هنر قدم در سراشیبی سقوط و فراموشی گذاشته است و به طوری که امروز بسیاری از مغازه های لحاف دوزی بسته شده و یا تغییر شغل داده‌اند.

 الان از نسل قدیم لحاف دوزان اوز تعداد انگشت شماری در قید حیات هستند:

در روز سه شنبه با آدرسی که داده بودند به طرف مکان مورد نظر راه افتادیم. از کوچه پس کوچه های شهر که گذشتیم به خانه مورد نظر رسیدم صدای ماشین پنبه زنی در کوچه می آمد و راحت می توانستی آن را بشنوی و با خاطرات آن زمان هنگام شوی. خانمی در را به رویمان باز کرد با خوشرویی ما را به داخل خانه دعوت کرد. خود را خانم مرحوم (بهمن صحراپسند) لحاف دوز قدیمی که قریب چندین سال به این حرفه مشغول بوده است، معرفی کرد.  خانم (صحرا پسند)می گوید این حرفه در قدیم رونق زیادی داشت، اما چون در سال های اخیر مردم به پتو و لحاف های خوش خواب روی آورده اند، این شغل کم رونق شده است امروزه از رونق و بازار کار افتاده و کمتر کسی برای جهیزیه نوعروس خود به مغازه لحاف‌دوزی می‌رود و سفارش می‌دهد.  در گوشه ای از حیاط خانه کار می کرد و داشت کوسن های سفارش داده شده را می دوخت ولی به خاطر مریضی اش نتوانست زیاد ما را یاری کند و با مختصر سوالاتی بسنده  کردیم و به این چنین شیرزنانی که هنوز هم در خانه و نان آور خانه هستند آفرین گفتیم و آنجا را ترک کردیم. 

به سراغ یکی دیگر از قدیمی ترین لحاف دوزان اوز که اکنون تنها با خاطرات عهد جوانی زندگی می کند، و با چندین سال سابقه کار که در این شهر صاحب مغازه عرضه لحاف و تشک، و متکا و… می باشد رفتیم. محمدعزیز عزیزی از لحاف دوزان قدیمی نیز با بیان این که سالهاست به این حرفه مشغول است، می گوید: این حرفه در قدیم رونق زیادی داشت، اما چون در سال های اخیر مردم به پتو و لحاف های خوش خواب روی آورده اند، این شغل کم رونق شده است.

در سن ۱۷ سالگی از خنج برای کار کردن به نزد دایی هایش (حسن عباس و عزیز عباس) که در لرد میری اوز مغازه لحاف دوزی داشتند، آمد. البته خود از قبل در خنج این حرفه را یاد گرفته بود چون پدربزرگش نیز لحاف دوز بود.

از او می خواهیم چندی در مورد قدیم صحبت کند. وی  می گوید: در قدیم که مثل الان تکنولوژی نبود و ما برای اینکه پنبه ها را ریسه کنیم بایستی به وسیله ابزاری به نام شت و کومه برای ریسه ریسه کردن پنبه ها با دست این کار را انجام می دادیم. در روزگار نه چندان دور اغلب مردم لحاف و تشک خودشان را با پنبه درست می‌کردند و اگر هم خودشان این کار را انجام نمی‌دادند این کار را به کسانی که کارشان پنبه زنی بود می‌سپردند. سر و صدای زنگ دوچرخه لحاف دوزها از چند کوچه آن طرف تر شنیده می شد. لحاف دوزیه، لحاف می دوزیم، تشک، بالشت، پنبه می زنیم.

 ابتدا کوک تشک ها را می شکافیم، بعد پنبه ها را کنار دیوار می ریزیم و با چوب می زنیم تا پنبه شاداب شود، آنگاه نوبت به کمانچه می رسد. اگر با یک بار کمانچه زدن پنبه باز و شاداب شد که کار تمام است وگر نه، دوباره کمانچه می زنیم تا پنبه ها یا پشم، خوب باز شود.

این استادکار ادامه  می دهد: سپس پنبه حلاجی شده را توی پارچه می ریزیم و آنقدر با چوب می زنیم تا صاف شود. بعد بسته به نوع پنبه یا پشم آن را می دوزیم و بنا به سلیقه سفارش دهنده دارد. الان همه چیز فرق کرده است در گذشته وقتی می خواستیم برای مشتریان لحاف یا تشکی بدوزیم آنها ما را به خانه هایشان می بردند. هر سال تابستان، مردم لحاف و تشک‌ها را از هم باز می کردند و پنبه‌های درون آن‌ها را جلو پنبه زن می گذاشتند تا با کمان پنبه زنی، پنبه‌های درهم فشرده را از هم باز کند و لحاف و تشک نو برایشان درست کند صدای ضربه‌های چوب استاد لحاف‌دوز که با دستان پینه بسته‌اش بر پارچه لوله شده پراز پنبه می‌زد از فاصله چند متری شنیده می‌شد و با هر ضربه گرد خاکی در هوا می‌پیچید و ساعتها زیر آفتاب سوزان پنبه ها را با حوصله حلاجی می کردند. . پنبه‌زن‌ها گاهی چند روز صبح تا غروب توی یک خانه کار می‌کردند تا بتوانند پنبه همه لحاف و تشک های آن خانه را بزنند. صاحب‌خانه ها به پنبه زن‌ها ناهار و آب و چای می‌دادند و از آن ها پذیرایی می کردند تا کارشان را خوب انجام دهند و آخر شب شاد و خوشحال از معاش خوبی که گرفته بودند به خانه بر می گشتند.

عزیزی  بعد از چند سال کار کردن در اوز نزد دایی ها تصمیم گرفت به خارج سفر کند و۲۰ سال در دبی به لحاف دوزی و تاکسی رانی و غیره پرداخت. چون از سواد خوبی بر خوردار بود به عنوان پلیس دبی شروع به کار کرد و به مدت ۲۰ سال این شغل را ادامه داد. تا اینکه دوری از وطن و پدر و مادر او را به ایران کشاند. البته وقتی به ایران آمد به شیراز رفت و مدتی نیز در آنجا لحاف دوزی کرد و دوباره به اوز برگشت و تا به الان در مغازه کوچکی که برای خود برپا کرده امرار معاش می کند.

البته خودش می گوید از کودکی به این شغل علاقه خاصی داشته است و  هیچ وقت از این شغل خسته نشده است. او از خادم کهنه ای، بهمن صحراپسند و صفر اورنگ که لحاف دوز قدمی بوده نیز به نیکی یاد می کند.  می گوید درست است که  بعضی از آنها دیگر در بین ما نیستند ولی هنوز من و دوستان دیگری هستیم که این حرفه را دنبال می کنیم. چون با وجود اینکه لحاف های جدیدی به بازار آمده ولی باز هم مردمانی حالا چه در شهر اوز و چه از روستاهای تابعه هستند که هنوز به لحاف طرح قدیم علاقه دارند و از ما می خواهند که برایشان بدوزیم.

این روزها وضعیت لحاف دوزهای مغازه دار نیز تعریفی ندارد. آنها نیز از کار و کسب خود راضی نیستند. به هر مغازه ای که سر بزنید، استادکارانی را خواهید دید که دهه هایی  از عمر خود را سپری کرده اند و تک و تنها و بدون کارگر مشغول به کارند. بعضی از آنها کار خود را از دوره گردی شروع کرده اند اما کار که نباشد، فرقی نمی کند دوره گرد باشی یا مغازه دار.

استاد کار از وسایل امروزی می گوید: امروزه موتور برقی جای کمان پنبه زنی را گرفته است. به گفته او، یکی از ابزارهای کار لحاف دوزی در قدیم کمان بود که امروزه دستگاه پنبه زنی جای آن را گرفته است. الان مثل قدیم نیست که برای ریسه کردن پنبه ها از شت و کومه استفاده کنیم. چون ماشین های برقی جای آنها را گرفته اند. و برای دوخت پارچه ها نیز از چرخ خیاطی استفاده می کنیم. و پنبه های مورد نیاز را نیز از شهر های اطراف یا آقای صمدانی خریداری می کنیم. همچنین در سالهای اخیر مسئله واردات پنبه و افزایش نرخ این محصول در بازار باعث شده که لحاف دوزان و خریداران از لحاف با مواد الیاف مصنوعی استفاده کنند.

از او می پرسیم چرا برای امرار معاش به اوز آمد می خندد می گوید: اول اینکه چون مردم اوز در آن زمان از فرهنگ بالایی برخوردار بودند و دایی هایم نیز در اوز مشغول کار بودند و من این فرصت را به دست آوردم تا به شهر خوب و با فرهنگ اوز بیاییم و این همه سال اینجا زندگی کنم.

خاطره جالبی که بیاد دارد می گوید در خانه نشسته بودم و در حال ریسه ریسه کردن پنبه ها بودم. چون پنبه ها زیاد بود بسیاری از وقتم را صرف ریسه کردن آنها کرده بودم. برای رفع خستگی سیگاری آتش زدم که آتش زدن سیگارها همان سوختن پنبه ها همان. کاری که من از صبح تا ظهر وقتم را برایش گذاشته بودم در عرض چند ثانیه سوخت رفت هوا.

وی همچنین می گوید: زمانی برای دوخت یک دست لحاف ۱۸ ریال دستمزد می گرفتیم، اما اکنون این رقم به ۳۰۰ هزار تومان رسیده که البته این رقم در روزهای اخیر نیز بیشتر شده . به گفته وی زمانبرترین دوخت لحاف، مربوط به لحاف کرسی است که معمولا ۱۸ ساعت به طول می کشد. تازه کار لحاف دوزها تنها به لحاف دوزی ختم نمی شد و انواع تشکهای دوخته شده را از کرک، پشم و پنبه و سایر الیاف و مصنوعات طبیعی را نیز شامل می شد.

حرفه لحاف‌‌دوزی که تا چند دهه پیش در تمام مناطق شهری و روستایی ایران رواج بسیاری داشت امروزه و به دلیل توسعه صنعت نساجی و تولید انواع پتوها و لحاف‌های صنعتی متنوع و رنگارنگ رو به انقراض و فراموشی است هرچند هنوز می‌توان ردپایی از آن را در محلات قدیمی شهرها و برخی روستاها مشاهده کرد؛ ردپایی که اگر به سرنخی برای احیای این هنر تبدیل نشود، به زودی و برای همیشه در هیاهوی توسعه صنعت و تکنولوژی کمرنگ و فراموش می‌‌شود. بعضی از رشته‌های صنایع دستی کم کم روبه فراموشی می‌روند و برای حفظ این مشاغل با توجه به اینکه آنها بخشی از فرهنگ و سنت محسوب می‌شوند باید با در نظر گرفتن نیازهای اقتصادی و بازار کار، این مشاغل شناسایی و ضمن تقدیر از استادکاران این مشاغل از تجربه های  این افراد در آموزش به افراد دیگر اقدام ‌کنیم. هنر لحاف‌دوزی گویای فرهنگ اصیل ایرانی است که باید با حمایت و توجه مسئولان میراث فرهنگی حفظ  شود و صاحبان این حرفه برای اشتیاق بیشتر به کار نیز مورد حمایت قرار گیرند. پس بیائید در این میان برای پیشگیری از نابودی هنر دستی لحاف دوزی تدابیری اندیشیده شود. 

گزارشگران: حمیرا نامدار و مریم سمیعی


4 دیدگاه

  1. گزارش جالبی بود بهتر بود تصاویر بیشتری از کارهای انجام شده توسط لحاف دوز ارایه میشد تا تبلیغ و تشویقی برای لحاف دوز و حرفه لحاف دوزی شود .حتی تصویری از لحاف دوز اول که حوصله مصاحبه کمتری داشت نیز منتشر میشد.لحاف دوزی به نطر من هنوز از بین نرفته است. تشک های خوشخواب نمیتواند جای تشک های دست دوز پنبه ای را بگیرد چون هم کمردرد میاورد هم سنگین است هم نیاز به تخت دارد.بهتر است این حرفه لحاف دوزی بصورت مدرن تر رواج پیدا کند و از انجاییکه ریسیدن پنبه بجای دستی ماشینی شده و دوخت تشک با چرخ خیاطی میباشد دوره های اموزشی برای افراد علاقمند لازم است برگزار شود تا کسانی که مایلند این حرفه را در منازلشان انجام دهند از رونق نیفتد . امروز این توع کارها نباید مختص افراد خاص باشد هرگونه حرفه و فنی میتوان توسعه و اموزش داد و اموخت و با توجه به خاص بودن این حرفه میتوان در آینده بسیار مورد توجه قرار داد. تشک دوزی لحاف دوزی کوسن دوزی و…‌ میتوان بعنوان حرفه سنتی به حالت صنعتی تبدیل نمود..همشهریان لازم است از این حرفه و تشک و لحاف پنبه ای دست دوز حمایت کنند. تشکهای اسفنجی و خوشخواب هیچ وقت نمیتواند جای تشک های دست دوز را بگیرد . قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری

  2. معمولا در هر گزارشی خبرنگاران با مصاحبه شونده عکس مشترک میگیرند در این گزارش از عکس مشترک خبری نیست ؟

  3. واقعا کفتگوى قشنگى است . پسین اوز با گزارشاتش عالیه

  4. من پسین اوز را به خاطر گفتگوهاى خوبش دوست دارم این گفتگو خیلى عالیه

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد